شيخ كليني در روضه كافي ذيل عنوان «حديث الحوت علي اي شي هو» مي نويسد: محمد از احمد از ابن محبوب از جميل بن صالح از ابان بن تغلب روايت كرده كه گغت از ابوعبدالله صادق –پرسيدم: زمين برچه چيز تكيه دارد؟گفت بر ماهي!گفتم ماهي برچه چيز تكيه دارد؟گفت : برآب گفتم آب برچه چيز تكيه دارد؟ گفت بر شاخ گاو نرم تن!گفتم گاو بر چه چيزي تكيه دارد؟گفت بر خاك نمناك!گفتم: خاك نمناك بر چه چيزي تكيه دارد؟گفت:هيهات در اينجا دانش دانشمندان گم گشته است! شيخ كليني در روايتي ديگر علت وقوع زلزله در زمين را توضيح مي دهد: علي بن محمد از صالح از برخي يارانش از عبد الصمد بن بشير از ابو عبدالله صادق-روايت كرده كه گفت:همانا آن ماهي كه زمين را حمل مي كند اين فكر در ضميرش گذشت كه وي با نيروي خود به حمل زمين مي پردازد!پس خداي تعالي ماهي كوچكي به سويش فرستاد كه از يك وجب كوچكتر بودواز فاصله ميان انگشت شست وسبابه بزرگتر بود.آن ماهي كوچك بدرون بيني وي رفت واو غش كرد پس چهل روز در بيني وي ماند آنگاه خداوند بزرگ بر ماهی حامل زمين رافت و رحمت آورد وماهي كوچك ازبيني او بيرون شد.وهرگاه كه خداي عزوجل بخواهد تا در زمين زلزله پديد آيد همان ماهي كوچك را بسوي ماهي بزرگ فرستد وچون ديده اش بر او افتد برخود مي لرزد ودر زمين زلزله پديد مي آيد!!! همين روايت را با مختصر تفاوتي شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه از قول امام صادق آورده است: همانا خداي تبارك وتعالي زمين را آفريد وبه فرمان وي آن ماهي بزرگ زمين را حمل كرد پس نهنگ پيش خود گفت كه من زمين را به نيروي خويشتن حمل كردم!آنگاه خداوند ماهي كوچكي را به اندازه فاصله شست وسبابه بسويش فرستاد كه در بيني وي داخل شد پس چهل روز آن نهنگ سر گشته وپريشان بود وهر گاه خداوند بخواهد در سرزميني زلزله اي پديد آورد آن ماهي كوچك بر نهنگ نمايان مي شود ونهنگ از ترس وي مي لرزد وزمين را مي لرزاند!!!
بایگانی برچسبها: از-من-لایحضره-الفقیه
فواید مسواک زدن
مسواک زدن در حمام باعث درد دندان ميشود! ( من لا يحضره الفقيه – جلد يک – ص ۵۳)
شطرنج حرام است!
رسول اکرم (ص):در ضمن حدیث مناهی فرمودند : شما را از بازی با نرد وشطرنج و نواختن در طبل و عود و طنبور و همچنین خرید و فروش آنها نهی میکنم. ترجمه من لا یحضره الفقیه جلد 5صفحه 308 امام صادق (ع) : فروختن شطرنج حرام است و پولی هم که از فروختنش بدست می آید حرام است و داشتن و نگاه داشتن شطرنج کفر است و شطرنج بازی کردن شرک است و سلام کردن بر کسی که شطرنج بازی می کند گناه کبیره هلاک کننده است و کسی که شطرنج بازی می کند و دست در میان آن می برد چنان است که دست در میان گوشت خوک برده باشد.و کسی که شطرنج بازی می کند نمازش قبول نیست تا اینکه دست خود را بشوید و کسی که به شطرنج نگاه می کند مانند این است که به عورت مادر خود نگاه می کند و کسی که نگاه می کند به کسانی که در حال بازی شطرنج هستند و به آنها سلام می کند در آن حال گناهش با کسی که شطرنج بازی می کند یکسان است . و کسی که بنشیند به قصد بازی کردن شطرنج جای خود را در جهنم آماده کرده است و این زندگانی باعث حسرت او در قیامت است ( به سبب اینکه چرا معصیت ها را انجام داده است ) و از همنشینی قمار باز بپرهیز زیرا از جمله مجالسی است که اهلش مورد غضب الهی شده اند و هر ساعت منتظر غضبند ( بلا ) و چون نازل شود تو را و ایشان را فرا خواهد گرفت. وسائل الشیعه کتاب تجارت جلد 12 صفحه 241 حدیث 4 امام پنجم (ع) : عبدالواحد بن مختار درباره بازی شطرنج از امام (ع) سوال کرد ؟ امام (ع) فرمودند : مومن از این بازی رو گردان است ( شرح : مومن شطرنج بازی نمی کند.) خصال الصدوق جلد 1 صفحه 76 حدیث 87 حضرت صادق (ع):درباره خرید و فروش آلات موسیقی فرمودند : صنعتی ( شغلی ) که هیچ جهت حلالی در آن نباشد و جز شر و فساد چیزی در آن مترتب نباشد مانند آلات موسیقی و شطرنج و صلیب سازی و یا نوشابه های مست کننده و هرچیزی که از این قبیل باشد پس یاد دادن و یاد گرفتن و خرید و فروش و اجرت دادن به کسی در رابطه با آن و یا اجرت گرفتن در رابطه مثلا حمل وسائل آن و کلا جمیع تصرفات در آنها حرام است . تحف العقول صفحه 335 حضرت علی (ع): می فرماید که به شش شخص سلام نکنید :1.یهودی 2.اهل موسیقی و نوازندگی 3.مسیحی 4.شخص آوازه خوان 5.کسی که در حال بازی شطرنج است 6.کسی که شوخی اش فحش مادر است. خصال الصدوق جلد 1 صفحه 275 حضرت محمد (ص) : شطرنج حرام است. کتاب شریف نهج الفصاحه صفحه 273 شماره 1295 رسول خدا (ص):از نشانه های آخرالزمان این است که آلات لهو و موسیقی و تار و طنبور و آواز خوانی به دست شرور ترین این امت ظاهر می گردد .ومردم درآن زمان آلات لهو و موسیقی را نیکو می شمارند .در آن زمان اشخاصی هستند که قرآن را یاد می گیرند و در آلتهای مثل بوق و نی و به شکل آوازه خوانی می خوانند و مردم نرد و شطرنج بازی می کنند پس ایشان در ملکوت آسمان و در میان فرشتگان پلید و نجس خوانده می شوند. تفسیر جامع جلد 6 صفحه 347 امام صادق (ع):بازی کردن با شطرنج شرک به خداست و دست کردن در آن مانند دست زدن به گوشت خوک است و باید پیش از نماز دستها را شست اگر که به مهره آن دست زده باشند و نگریستن به صفحه شطرنج مانند نگاه کردن به عورت مادر است. وسائل الشیعه کتاب تجارت امام صادق (ع) : از امام (ع) درباره حکم بازی شطرنج سوال شد فرمودند : کار مجوس و کافران را برای خودشان وا گذارید. وسائل الشیعه کتاب تجارت امام صادق (ع) : خرید و فروش شطرنج حرام و خوردن پول آن حرام و نگه داشتن اش کفر و بازی کردن آن شرک و سلام کردن به بازی کننده آن گناه و یاد دادن و آموزش آن از کبیره هلاک کننده است. وسائل الشیعه کتاب تجارت امام صادق (ع) : کسی که به بازی شطرنج بنشیند جای خود را در دوزخ مهیا می سازد و آن ساعتی که صرف آن نموده در روز قیامت سبب حسرت و اندوهش می گردد. وسائل الشیعه کتاب تجارت امام صادق (ع) : خداوند در ماه مبارک رمضان می آمرزد مگر سه طایفه را : 1.کسی که به چیز مست کننده روزه اش را بشکند 2. شخصی که شطرنج بازی می کند 3. کسی که از مومنی کینه به دل می گیرد و با او دشمنی ورزد. خصال الصدوق صفحه 73 امام باقر (ع) : از امام (ع) درباره بازی شطرنج سوال شد فرمودند : انسان مومن وقتش آنچنان با ارزش است که فرصت این کارهای بیهوده را ندارد . وسائل الشیعه کتاب تجارت امام رضا (ع) : چون سر امام حسین (ع) را به شام بردند یزید لعنه الله فرمان داد تا آن را در محلی نهادند و پرده ای بر روی آن نصب نمودند پس او و یارانش بدانسو آمدند و به خوردن غذا و نوشیدن آبجو مشغول شدند و چون از کار خوردن و نوشیدن فارغ شدند فرمان داد تا آن سر مطهر را در طشتی زیر تختش نهادند و صفحه شطرنجی روی آن نهادند و یزید لعنه الله بنشست و به بازی شطرنج و گفتگو از حسین بن علی (ع) و پدرش و جدش سلام الله علیهم و استهزاء بذکر ایشان مشغول گشت. و هر زمان که در حرکات شطرنج از حریف خود مهره ای را می برد جامی آبجو می گرفت و سه نوبت می نوشید و آنگاه باقی مانده آن را در کنار طشت بر روی زمین می ریخت پس هر کس که از شیعیان ما می باشد باید از نوشیدن آبجو و بازی شطرنج خود داری کند و هرکس که نظرش به شطرنج یا آبجو افتاد باید به یاد کار پلید یزید لعنه الله افتد و او و خاندانش را نفرین نماید. کتاب شریف من لا یحضر الفقیه جلد 6 صفحه 379 حدیث 5915
الله گویا نوشتاری از آفرینش را بر روی سنگی نقش کرده است
2311- و حريز از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه گفت: «در حجر نوشتهاى به اين مضمون يافتند: من اللَّه صاحب بكّهأم در آن روز كه آسمانها و زمين را آفريدم، و آن روز كه خورشيد و ماه را خلق كردم آن را ساختم. و آن را بوسيله هفت فرشته، نيكو محافظت نمودم، در آب و شير آن براى اهلش بركت نهادهاند. روزى آن از راههاى متعدّد، از بالاى آن شهر و پائين آن و از طريق ثنيّه همى آيد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:96.
شش پیشآمد شوم در راه مسافر
2403- و سليمان بن جعفر جعفرى از ابو الحسن، موسى بن جعفر عليهما السّلام روايت كرده است، كه فرمود: چيزهاى نحس و مشئومى كه مسافر در راه خود با آن مواجه مىشود، شش چيز است: كلاغى كه از سمت راستش بانگ برآورد، و سگى كه دم خود را افراشته دارد، و گرگ زوزه كشى كه روى دم نشسته و زوزه بكشد و سه بار زوزهاش بلندتر و كوتاهتر شود، و آهوئى كه از سمت چپ براست او حركت كند، و جغدى كه در حال فرياد زدن باشد، و زنى كه پيرى در جوانيش راه يافته و دوران خوبى و خرّميش سپرى شده باشد و موى پيش رويش سفيد گشته است، و ماده خرى كه گوش آن را بريده باشند. پس هر كس كه از اين اشياء توهّمى و اضطرابى در دل خود احساس كند، ميبايد بگويد: پروردگارا بتو پناه ميبرم از شرّ آنچه در دل خود احساس ميكنم، پس مرا از آن محفوظ بدار. و امام فرمود: پس در اين حال از آن شرور محفوظ ميماند. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:137.
پرندۀ ملحد
2328- و معاوية بن عمار روايت كرده است كه «نزد امام صادق عليه السّلام شدند، و گفتند پرندهاى تيز چنگ بر فراز كعبه است كه هيچ يك از كبوتران حرم بر او نميگذرد، مگر آنكه آن را با منقار و چنگال خود همى زند. امام عليه السّلام فرمود: آن را بدام افكنيد و بكشيد زيرا كه آن دستخوش الحاد شده است. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:108.
ویژگی های عصا
و گفت: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: بدست گرفتن عصا فقر را از ميان ميبرد، و شيطان با او مجاورت نميكند. (يا بنا بر بعض از نسخهها كه «لا يحاوره» با حاء است محاوره نمىكند). و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: كسى كه بخواهد كه زمين برايش درنورديده شود، ميبايد عصائى از چوب بادام تلخى را بدست گيرد. و نيز آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: عصا بدست بگيريد، زيرا كه آن از سنّتهاى برادران پيمبر من است، و بنى اسرائيل كوچك و بزرگشان با عصا راه ميرفتند، تا در راه رفتنشان تكبر نكنند. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:140.
شكايت كعبه از كسادی بازار
و روايت شده است كه كعبه در دوران فترت، و فاصله ميان عيسى و محمد صلوات اللَّه عليهما بسوى خدا شكايت برد، و گفت: پروردگارا چه رخ داده است كه زائرين من كم شدهاند؟ چه رخ داده است كه عيادتكنندگان من كاهش يافتهاند؟ پس خداى- جلّ جلاله- بسوى او وحى فرستاد كه: من نازلكننده نورى جديد بر قومى هستم كه مشتاق تو ميشوند، همان طور كه جانداران مشتاق اولاد خود ميشوند. و واله و شيداى تو ميگردند، همان گونه كه زنان واله و شيداى همسران خود ميگردند. و مقصود از اين قوم امّت محمد صلّى اللَّه عليه و آله هستند. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:96 .
چگونگی برخورد محمد با مقدسات بت پرستان
و محمد بن احمد سنانى، و على بن أحمد بن موسى الدّقّاق روايت كردهاند، كه ابو العبّاس احمد بن يحيى بن زكرّياى قطّان ما را حديث كرد، و گفت كه عبد اللَّه بن حبيب ما را حديث كرد، و گفت: تميم بن بهلول ما را حديث كرد، از پدرش، از ابو الحسن عبدى، از سليمان بن مهران، كه گفت: جعفر بن محمد عليهما السّلام را گفتم: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله چند حجّ بجاى آورد؟ امام فرمود: بيست حجّ، و در هر حجّ به سرزمين «مأزمين» ميگذشت و پس در آنجا فرود مىآمد و ادرار ميكرد. گفتم اى پسر رسول خدا، چرا در آنجا فرود مىآمد، و ادرار ميكرد؟گفت: زيرا آنجا محلّى بود كه بتها در آن محلّ مورد عبادت واقع شدند، و آن سنگ كه هبل را از آن تراشيدهاند از آنجا گرفته شده است. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:85.
GPS اسلامی
2517- و عبد اللّه بن ميمون به اسناد خود روايت كرده است كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: زمانى كه راه را گم كنيد، بطرف راست رهسپار شويد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:183.
طواف حيوانات
و زراره از ابو جعفر عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: سليمان در موكبى از جنّ و انس و پرندگان و بادها حجّ بيت بجاى آورد، و جامهاى قباطى بر آن بپوشانيد.شرح: «قباطى جامهاى سفيد است كه از ناحيه قبط يا مصر آورند». من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:81.
از درد شکم مردن، نشان شیعه بودن است!
امام صادق عليه السّلام فرمود: دشمنان ما عمدتا بسبب طاعون ميميرند، شما شيعيان ما بعلّت شكمها ميميريد، بدانيد كه اين خود علامتى است براى شما اى شيعيان. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1،برگ275.
حج جهاد ضعفا
و امام صادق عليه السّلام فرمود:
حجّ جهاد ضعفا است، و ما (اهل بيت) هستيم آن ضعفا. (يعنى اهل جور و جفا و طرفدارانشان ما را به استضعاف كشيدند، و حقّ ما را گرفتند، و جهاد براى ما امكان ندارد، از اين رو آن را مبدّل به حجّ ساختيم).
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:66.
نوح با کشتی خود به زیارت کعبه میرود!
و روايت شده است كه طول كشتى نوح عليه السّلام هزار و دويست ذراع و عرض آن صد ذراع، و ارتفاع آن هشتاد ذراع بوده است، پس نوح بر آن سوار شد و كشتى هفت شوط بر گرد كعبه طواف كرد، و هفت بار در ميان صفا و مروه سعى نمود، پس آنگاه بر فراز كوه جودى استقرار يافت. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:72.
آیا میدانستید که جای «کعبه» در وسط کره ی زمین است؟
پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: كعبه را از آن روز كعبه ناميدهاند كه در ميانگين دنيا جاى دارد.- يعنى وسط سطح زمين قرار دارد- من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:4.
مكّه، خوشیاندترین دیار برای الله!
و سعيد بن عبد اللّه أعرج از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: خوشايندترين زمين نزد خداى تعالى مكّه است. و هيچ خاكى نزد خداى عزّ و جلّ از خاك مكّه، و هيچ سنگى نزد خداوند عزّ و جلّ از سنگ مكّه، و هيچ درختى نزد خداى عزّ و جلّ از درخت آن، و هيچ كوهستانى نزد خداى عزّ و جلّ از كوهستان آن، و هيچ آبى نزد خداى عزّ و جلّ از آب آن خوشايندتر نيست. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:93.
شتر شناسی

2483- امام صادق عليه السّلام فرمود: از اشتران سرخ موى احتراز كنيد زيرا كه آنها كوتاهعمرترين اقسام اشترانند.
2485- و حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اشتران سياه و زشت منظر را بخريد، زيرا كه آنها درازعمرترين اقسام اشترانند.
2487- و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله عبور از ميان قطار اشتران را نهى كرد. گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: زيرا، هيچ
قطارى نيست مگر آنكه ميان، هر شتر تا شتر ديگرش شيطانى موجود است.
2207- و هر شترى را كه سه سال بر فراز جهازش حجّ كنند از شتران بهشت قرار گيرد.
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج3،برگ:168و169و49.
پوشش كنيز
1085- محمّد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: بر كنيز لازم نيست كه در نماز سر را بپوشاند، و نيز بر مدبّره در نماز مقنعه لازم نيست (يعنى كنيزى كه مالك باو بگويد: بعد از وفات من آزادى، در اين صورت تا مادامى كه مولا نمرده او بنده يا كنيز است) و بر مكاتبه مشروطه نيز در نماز مقنعه لازم نيست و او همچنان بنده است تا جميع مال مورد مكاتبه و مقرّره را بپردازد. و حدودى كه بر مملوك است بتمامى بر او نيز جارى ميگردد. 1086- و باز محمّد بن مسلم گويد: از آن حضرت سؤال كردم: كنيز هر گاه از مولايش داراى فرزند شد، مقنعه بر او لازم است؟ آن حضرت فرمود: اگر بر كنيز مقنعه در نماز لازم بود، مىبايست وقتى حائض مىشد بر او لازم ميگرديد، بنا بر اين در نماز مقنعه و سر پوشيدن بر كنيزك لازم نيست. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش.ج2،برگ 25.
شيرشناسی
157- و از امير المؤمنين عليه السلام روايت شده كه آن حضرت فرمود: شير و بول دختر، پيش از آنكه غذا خوار شود (يا غذايش بر شير خوردنش غالب شود) از جامه شسته مىشود، زيرا شيرى كه دختر ميخورد از مثانه مادر سرچشمه ميگيرد ولى شير پسر را قبل از اينكه غذا خوار شود از لباس نميشويند همچنين بول او نيز شستن نميخواهد زيرا شيرى را كه پسر ميخورد از دوشها و بازوان مادر بيرون مىآيد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1،برگ 98 .
بادشناسی
1517- و امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: باد داراى سر و دو بال است… …و على بن رئاب از أبى بصير روايت كرده كه گفت: از امام باقر عليه السّلام در مورد بادهاى معروف چهارگانه يعنى: شمال، جنوب، صبا و دبور سؤال كردم و به آن حضرت عرض كردم: همانا مردم ميگويند (يا در بين عامه مردم شايع است) كه باد شمال از بهشت، و باد جنوب از جهنم، مىآيد نظر شما چيست؟آن حضرت فرمود: همانا خداوند عزّ و جلّ را لشكريانى است از باد كه هر كس را كه نافرمانى و معصيت خداوند كند بدان وسيله عذاب فرمايد، و هر بادى را فرشتهاى گماشته شده كه فرمانش را اجرا مىكنند، پس هر گاه خداوند عزّ و جلّ اراده فرمايد تا قومى را به عذابى گرفتار سازد به فرشتهاى كه بدان نوع از باد گماشته شده كه خدا ميخواهد بوسيله آن عذابشان نمايد وحى ميفرمايد (كه اين اراده الهى را اجرا كند) و آن فرشته نيز بنوبه خود به باد مورد نظر و تحت فرمان خويش دستور انجام آن را ميدهد و باد همچون شير خشمگين و پرهيجان به جوش و خروش درمىآيد (و اجراى امر مىكند)، (1) و هر بادى از بادها را اسمى جداگانه است، مگر فرمايش خداوند عزّ و جلّ را نشنيدهاى كه ميفرمايد: إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ (يعنى:همانا ما برايشان باد صرصرى فرستاديم در روز نحسى كه شومى آن پيوسته بود) و باز فرموده: «باد عقيم» برايشان فرستاديم، و باز خداوند تعالى فرموده: فأصابها اعصار فيه نار فاحترقت (يعنى: پس آنها را بادى رسيد كه در آن آتش بود و آنها را سوخت) و نيز ساير بادها كه در قرآن از آنها ياد كرده و بوسيله آنها هر كس را كه نافرمانى او كند عذاب فرمايد. و خداوند عزّ و جلّ را بادهاى رحمت است همچون لواقح (يعنى باد بهارى)، و بادهائى كه ابرها را بحركت درمىآورد و پيش ميراند، و بادهائى كه ابرها را در ميان آسمان و زمين نگاه ميدارند، و باز بادها كه ابرها را ميفشارند و به اذن خدا آنها را به ريزش باران واميدارند، و باز بادها ابرها را پراكنده ميسازند، و بادهاى رحمت ديگرى كه خداوند در كتاب خود آنها را نام برده و برشمرده است. و اما بادهاى مشهور چهارگانه، همانا آنها نام فرشتگانى بهمين اسمها است يعنى شمال، جنوب، صبا و دبور، و بر هر كدام از اين بادها فرشتهاى گماشته شده است، و چون خداوند تبارك و تعالى اراده فرمايد كه باد شمال را بوزش درآورد، فرشتهاى را كه نامش شمال است فرمان ميدهد (كه اين كار را انجام دهد) و آن فرشته بر بيت الحرام فرود مىآيد و بر ركن يمانى مىايستد، و بالهايش را بر هم ميزند (1) و باد شمال پراكنده مىشود در خشكيها و درياها هر كجا كه خداوند عزّ و جلّ بخواهد، و هر گاه خداوند تبارك و تعالى اراده فرمايد كه باد صبا را بحركت آورد، بدين منظور فرشتهاى را كه نامش صبا است امر ميفرمايد (كه اين كار را انجام دهد) و او بر بيت الحرام فرود مىآيد و بر ركن يمانى ميايستد و بالهايش را بر هم ميزند و باد صبا پراكنده مىشود و در خشكى و دريا در هر كجا كه خداوند متعال اراده فرموده باشد وزيدن ميگيرد، و هر گاه خداوند اراده فرمايد كه باد جنوب را بحركت آورد فرشتهاى را كه نامش جنوب است فرمان ميدهد، و او بر بيت الحرام فرود مىآيد و بر ركن يمانى ميايستد و بالهايش را بر هم ميزند و در نتيجه باد جنوب در خشكى و دريا در هر كجا كه خداوند متعال اراده فرموده شروع به وزيدن ميكند. و چون خداوند عزّ و جلّ اراده فرمايد كه دبور را به حركت درآورد فرشتهاى بهمين نام را فرمان ميدهد و آن فرشته بر بيت الحرام فرود آمده و بر ركن يمانى ميايستد و بالهايش را بر هم ميزند و باد دبور در هر كجا كه خداوند تعالى اراده فرمايد در خشكى و درياها پراكنده شده وزيدن ميگيرد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگهای262و265.
نيايش در بيت الخلاء
40- و نيز امير المؤمنين عليه السّلام هر گاه به بيت الخلاء وارد مىشود ميفرمود: «الحمد للَّه الحافظ المؤدّي» يعنى حمد و ستايش مخصوص خداوند است كه حافظ است (آنچه را حفظ ميبايد كرد) و دفعكننده است (آنچه را دفع ميبايد كرد)، و چون از آنجا بيرون مىآمد دست بر شكم خود ميكشيد و ميفرمود: «الحمد للَّه الّذي أخرج عنّي أذاه و أبقى فيّ قوّته فيا لها من نعمة لا يقدر القادرون قدرها» يعنى: «جميع محامد مخصوص خداوند است كه (از آنچه خوردم) فضولات آن را از من دفع نمود و نيروى آن را در من بجا گذاشت، پس اين چه نعمت بزرگى است كه توانايان نيز نميتوانند قدر آن را بشناسند». من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1،برگ 47 .
مسلمان كردن فرزندان غير مسلمانان
1668- و فضيل بن عثمان اعور از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است فرمود: هيچ مولودى نيست مگر آنكه بر فطرت توحيد و اسلام متولد مىشود، ولى والدينش همان كسانى هستند كه او را يهودى و نصرانى و مجوسى ميسازند، و همانا كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پيمان ذمّه را به ذمّيان زمان خودش عطا فرمود، و جزيه سرانه را از خصوص همين جمع قبول كرد، مشروط به اينكه فرزندانشان را يهودى و نصرانى نكنند. و اما فرزندان امروزى اهل ذمّه هيچ گونه عهد و پيمانى ندارند. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگ353.
دروغ شاخدار
امام صادق عليه السّلام فرمود: اسرائيليان (يهوديان) را چنين رسم بوده كه چون به يكى از آنان قطرهاى بول ميرسيد گوشتهاى خود را با قيچى مىبريدند، در صورتى كه خداوند عزّ و جلّ كار را بر شما امّت به توسّط احكامى كه وسعت آن باندازه فاصله زمين تا آسمان است، آسان ساخته، آب را برايتان پاككننده قرار داده است.حال بنگريد (از نظر شكر) چگونهايد؟ (و در چه شرايط آسان و بىرنجى بسر ميبريد)0 من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1 ،برگ25 .
هديه به امامان
(باب ثواب صله «در اينجا به معنى تقديم اموال و هدايا است » امام عليه السّلام) 1763- از امام صادق عليه السّلام در معنى قول خداى عزّ و جلّ كه فرمود:مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً* سؤال كردند، امام عليه السّلام فرمود: اين آيه در باره صله امام نازل شده است. 1764- و آن امام عليه السّلام فرمود: درهمى كه در راه صله امام صرف شود، از هزار هزار درهمى كه در غير آن، در راه خداى عزّ و جلّ صرف شود افضل است .1765- و نيز امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه قادر به صله ما نباشد، ميبايد افراد صالح از شيعيان ما را مورد صله قرار دهد، تا ثواب صله ما برايش نويسند، و هر كس قادر بر زيارت ما نباشد پس شايستگان پيروان ما را زيارت كند تا ثواب زيارت ما براى او نوشته شود. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگ385.
نژادپرستی امام صادق
11- و امام صادق عليه السّلام فرموده: من از غذائى كه گربه بدان دهان زده باشد خوددارى نميكنم و همچنين از آن آشاميدنى كه گربه از آن نوشيده باشد پرهيز نمىكنم. و وضو ساختن با آب نيم خورده يهودى و مسيحى، و يا ولد الزّنا و مشرك و هر كس كه با اسلام مخالفت دارد روا نيست، و از آن سختتر نيم خورده كسى است كه ناصب (دشمن) اهل بيت عليهم السّلام باشد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1،برگهای24و25.
پولدار گدا صفت
1658- و عبد اللَّه بكير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است، كهفرمود: هر آينه من درهمى را از يكى از شما ميستانم، در صورتى كه خود از ثروتمندترين مردم مدينهام. از اين كار جز اين نمىخواهم كه شما پاك و پاكيزه شويد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگ347.
شيطان بی ادب
139- عبد الرّحمن بن أبي عبد اللَّه به امام صادق عليه السّلام عرض كرد: من در شكم خود بادى را احساس ميكنم تا جايى كه بنظرم مىآيد آن باد خارج شده است. آن حضرت فرمود: وضو بر تو واجب نيست تا زمانى كه صداى آن را بشنوى، يا بوى آن را حسّ كنى سپس اضافه فرمود: همانا شيطان در ميان نشيمنگاه شخص مينشيند و بادى رها ميكند تا او را بشكّ اندازد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1 ،برگ92 .
كسوف و خسوف
1506- امام سجاد عليه السّلام فرمود: همانا از نشانههائى كه خداوند عزّ و جلّ براى مردم تقدير فرموده از جمله چيزهائى كه بدان نيازمندند (و جزء ضروريات زندگى طبيعى ايشان است) دريائى است كه خداوند تعالى آن را در ميان آسمان و زمين آفريده است. امام عليه السّلام بدنبال اين مطلب فرمود: و البته خداوند تبارك و تعالى چنين مقدّر فرموده است كه حركت يا مدار حركت و مسير خورشيد و ماه و ستارگان از آنجا باشد و اين جمله را همگى بر آسمان مقدّر فرموده است (يعنى از طرف بالا و بسمت آسمان، يا شايد همين قوانين و سيستم بر همه عناصر فلكى حكومت مىكند) آنگاه بر آسمان فرشتهاى را كه با او هفتاد هزار فرشته ديگر همكارى مىكنند گماشته است كه آنان دسته جمعى آسمان و افلاك را بچرخش درمىآورند، و چون آنان فلك را بگردش درمىآورند خورشيد و ماه و ستارگان نيز هماهنگ با آن ميگردند، و هر يك در شبانه روزى يك بار چنان كه خداوند متعال مقدّر فرموده بجاى خود ميرود، و هر گاه گناه بندگان فزونى گيرد و خداوند بخواهد آنان را با آيتى از آيات خويش وادار به ترك گناه و معاصى نمايد تا براه رضاى او روند فرشته موكّل بر فلك را فرمان دهد تا فلك را از حركت و مسيرهاى معمول خود بگرداند، پس آن فرشته سركرده به هفتاد هزار فرشته مأمور ديگر دستور ميدهد كه فلك را از مسير و حركت هميشگى بگردانيد، پس آنان مسير آن را منحرف مىسازند و خورشيد در مسيرى محاذى آن دريا و يا درون آن دريا كه فلك در آن است قرار ميگيرد، در اين حال كسوف روى ميدهد، و نور خورشيد كم مىشود و رنگش دگرگون ميگردد. و هر گاه خداوند عزّ و جلّ بخواهد آن آيت را بزرگتر سازد آنها را در آن دريا فرو ميكند بر حسب مقدار تخويفى كه اراده فرمايد اندك يا بسيار آن سيارگان را در درياى ذكر شده فرو مىبرد و اين هنگامى است كه خورشيد را كسوف پديد مىآيد و همين رفتار را نسبت به ماه نيز معمول ميفرمايد و هر گاه خداوند عزّ و جلّ اراده فرمايد كه كسوف و خسوف را زايل فرموده و آنها به مسير متعارفشان بازگرداند فرشته موكّل بر افلاك را امر ميفرمايد تا آن را به مسير و مجراى هميشگى برگرداند، در اين صورت فلك برميگردد بحركت سابق و خورشيد نيز به مسير پيشين باز ميگردد پس آفتاب از آب آن دريا خارج مىشود در حالى كه چند لحظهاى كدر و پريده رنگ است، و ماه نيز بهمين ترتيب است، راوى گويد: امام سجاد عليه السّلام فرمود: بدانيد كه فزع و خوف در برابر اين دو نشانه بزرگى الهى پيدا نمىكند مگر كسى كه از شيعيان ما باشد، پس هر گاه كسوف يا خسوف واقع شد به پيشگاه خداوند تعالى پناه بريد و به او بازگرديد. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگ253.
رابطه ابر و باران
1495- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: ابرها غربال باران هستند (كه آب بسيار را بصورت قطره قطره فرو مىفرستند) و اگر نه چنين بود بر هر چيز كه فرو مىآمد حتما آن را از بين مىبرد و ضايع مىساخت. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگ240.
خروس الهی
1395- امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى را فرشتهاى است كه بشكل خروس سفيد است، سر او زير عرش و پاهايش در منتهاى زمين هفتم است، يك بال او در مشرق و بال ديگرش در مغرب است، تا آن خروس آواز برندارد هيچ خروسى نميخواند، و چون او آواز برداشت بالهاى خود را برهم ميزند و سپس اين ذكر را ميخواند: سبحان اللَّه، سبحان اللَّه، سبحان اللَّه العظيم الّذى ليس كمثله شىء. يعنى منزّه است خداوند، منزّه است خداوند، منزّه است خداوند بزرگ كه هيچ چيزى شبيه و همانند او نيست. آن حضرت فرمود: پس خداوند تبارك و تعالى او را پاسخ ميدهد و ميفرمايد: كسى كه گفته تو را بفهمد هرگز بدروغ مرا قسم نخورد.1396- و روايت كردهاند: اين آيه كه ميفرمايد: وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ يعنى (و مرغانى كه در هوا صف زدهاند و پرواز مىكنند خداوند نماز و تسبيح هر كدام از آنان را ميداند) در باره همين فرشته نازل شده است. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،مترجم: على اكبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج2،برگهای175و176.