پاسخی به تحدی قرآن

پاسخی به تحدی قرآن

                        

بسم الله الرحمن الرحيم

ثشقيل

الفيل ما الفيل

و ما ادراک ما الفيل

هذا صاحب الخرطوم الطويل

الفيل خير من الف ابل

فتفکر فی الفيل وان الله يحب الفيل والابابيل

و هو لا يحب الکفار و الاباطيل

 

 این سوره دارای خصوصیات بی نظیری است که از هر جهت انتساب آن به یک بشر عادی غیر ممکن به نظر می رسد. در آیۀ نخست ما پنج حرف از رموز قرآنی را می بینیم که تا کنون بسیاری از مفسرین قرآن از تفسیر آن عاجز مانده اند و حتی علمای یهود و مسیحیت نیز در مورد عمق این گفتار زبان به اعتراف گشوده اند. در عین حال این آیه با آیۀ بعد هم قافیه است که خود یکی دیگر از اعجاز درونی قرآن میباشد. سه حرف اول این آیه در هیچ کدام از آیات دیگر تکرار نشده است. یک فیزیک دان یهودی در دانشگاه کالیفرنیا با تجزیه و تحلیل این آیه متوجه عدم تکرار سه حرف نخست و تکرار حروف «ی» و «ل» در آیات بعدی شد و با قرار دادن این الگو در فرمول نسبیت انیشتین پی به راز انبساط کائنات شد.

 

در آیۀ بعدی خداوند ما را به تفکر در مورد فیل فرا می خواند. امروزه زیست شناسان با شگفتی در مورد تفاوت فیل با جانوران دیگر سخن می گویند. کلمۀ فیل در این آیۀ شریفه به صورت زوج آمده است که خود حکایت از وجود دو جنس نر و ماده در این جانور دارد یعنی چیزی که اوزاکا اوشاواتا، زیست شناس ژاپنی، پس از 50 سال تحقیق متوجه آن شد و کتابها و مقالات بسیاری در مورد آن چاپ نمود.

 

در آیۀ شریفۀ سوم خداوند جهل ما را نسبت به فیل مجددا به ما گوشزد می کند. در سوره های دیگری از قرآن نیز خداوند جهل ما را در مورد زیتون، انجیر و دیگر نعمتهای خود گوشزد می کند. زیتون و انجیر از میوه های مورد علاقۀ فیل هستند که منابعی سرشار از ویتامین آ، ب، ث، د و املاح را برای فیل فراهم می سازند. بنابراین این سوره در کنار  دیگر سوره های قرآن اطلاعات جامعی از رژیم غذایی این جانور و اهمیت ویتامین ها برای سوخت و ساز بدن فراهم می سازد که اگر مسلمانان به مفاد این آیه عمل کنند به هیچ درد و مرضی مبتلا نخواهند شد.

 

در آیۀ چهارم  سخن از خرطوم طویل فیل به میان آمده است. این تنها آیه ای است که خداوند متعال در آن سخن از اهمیت این عضو جانور به میان آورده است. فیل تنها موجودی است که در حال حاضر دارای چنین عضوی می باشد و جانوران دیگری که در گذشته دارای عضوی مشابه بوده اند یعنی ماموت ها منقرض شده اند. چنان چه می بینیم در این آیۀ شریفه از ضمیر هذا به معنی این استفاده شده است نه از ذلک یا هولاء چرا که ماموت ها اکنون منقرض شده اند. این خود دلیلی بر اشراف خداوند بر اقراض نسل ماموت ها است که در این آیه منعکس شده است.

 

در آیۀ پنجم خداوند یک فیل را برتر از هزار شتر می خواند. می دانیم که در زندگی اعراب شتر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و حتی اشعار بسیار زیادی از دوران جاهلیت اعراب باقی است که اشعار زیبایی را در مورد وصف این جانور سروده اند. با این همه اعراب از درک عظمت فیل غافل مانده اند و خداوند با برتر خواندن فیل از هزار شتر اعراب را برای کسب فیل فرا خوانده است. فیل جانوری است که در حجاز یافت نمی شود و اعراب می بایست برای دسترسی به آن از یک سو به شبه قارۀ هند و از سوی دیگر به قارۀ آفریقا می رفتند که این خود سببی برای گسترش اسلام می باشد که خداوند به گونه ای تلویحی ما را به گسترش اسلام فرا می خواند و مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، نیز با استناد بر این آیه امر مهم رهبری دنیای اسلام و گسترش آن را به شرق و غرب جهان بر عهده گرفته اند.

 

در آیۀ ششم خداوند ما را دگر باره به تفکر در آفرینش فیل فرا می خواند و در عین حال بر محبت خود بر فیل و پرستو تاکید می کند. می دانیم که چندی پیش از تولد پیامبر اسلام پادشاه حجاز لشگریانی را سوار بر فیل برای نابودی کعبه می فرستد که این سپاه توسط پرستوهایی که از جانب خداوند مامور شده بودند، همگی نابود شدند. با وجودی که توان نظامی این سپاه کفر بر پایۀ فیل استوار بود، خداوند مهر و محبت بی پایان خود را بر این جانوران در این آیه به نمایش می گذارد و چه بسا این محبت را کمتر از محبت خود به پرستوها نمی داند. خداوند در این آیه به گونه ای تلویحی ما را به گذشت و رحمت فراخوانده است. وزیرجنگ اسراییل در سخنان اخیر خود گفته است اگر مسلمانان تنها به دستورات اخلاقی این آیه در مورد گذشت و رحمت عمل کنند دوستی و مودت ایجاد شده در آنان برای محو اسراییل کافی است.

 

در آیۀ پایانی خداوند بلافاصله در کنار رحمتی که در آیۀ قبل ذکر شد عقاب خویش را نسبت به کفار و هر گونه باطلی که از جانب آنها صادر می شود بیان می کند. مسلمانان باید از ترتیب این آیات بیاموزند که رحمت به مسلمانان باید در کنار تنفر و انزجار از کفار و اباطیل باشد. ولی نکتۀ جالب این آیۀ شریفه در این است که خداوند در این آیه برخلاف بسیاری از آیات دیگر قرآنی سخنی از کشتار کفار به میان نمی آورد و همواره دری از رحمت را به سوی گمراهان باز باقی می گذارد.

 

تمامی آیات این سوره دارای یک وزن درونی بوده و همگی به حرف لام خاتمه می یابد تا به هر گونه شک و تردیدی نسبت به فرازمینی بودن این آیه خاتمه دهد. در عین حال تعداد آیات این سورۀ شریفه هفت می باشد که خود عددی مبارک در میان عالم اعلی می باشد چنانچه خداوند نیز آسمان را در هفت طبقه آفریده است که تعداد آیات این سوره دلیل محکمی بر این امر است.