کي تواند خورد روس نابکار
تخم ما را، در پرانتز (خاويار)
گفت آن ماهيي درياي خزر
کز پوتين و شيخ ميبايد حذر
رفته با نعلين، پوتين ساخته
بهر ما قلاب و تور انداخته
شيخ ميخواهد به او کادو دهد
تا که او توپ و تفنگ نو دهد
ما که ماهيهاي ريزيم و درشت
رنگ و وارنگيم از پهلو و پشت
سرخ و نارنجي، سفيد و سبز و زرد
دسته دسته جفت جفت و فرد فرد
ضمن بيرون دادن صدها حباب
ميکنيم اعلام از اعماق آب
نيست درياي خزر آکواريوم
تا به کس کادو دهد آخوند قم
کي تواند خورد روس نابکار
تخم ما را، در پرانتز (خاويار)
هم خليج فارس هم بحر خزر
مال ايراني بود از هر نظر