آنهایی كه ادعا میكنند حكم سنگسار در متن تازینامه وجود ندارد، و سنگسار از سنت اعراب قبل از اسلام به متن اسلام راه یافته است، ناشیانه فراموش میكنند كه برای استخراج فروع دین و احكام قصاص و تازینامه تنها منبع مورد مراجعهی اسلامیون نیست. رفتار، كردار و گفتههای محمد، خود بخشی اساسی از زمینههای این احكام را تشكیل میدهد. به عنوان نمونه حج از همان قوانین جاری اعرابِ قبل از اسلام به متن احكام اسلامی راه یافته است. در همین راستا میتوان از امام محمد غزالی قشریترین شریعتمدار اسلام یاد كرد. جالب این كه در تاریخ اسلام برای نخستین بار غزالی بود كه عنوان حجتالاسلامی را یدك كشید. غزالی معتقد است كه هیچ دلیل و منطقی برای انجام مراسم حج نمییابد، اما چون انجام این مراسم را یك دستور دینی مییابد، آن را به جای میآورد. بد نیست یادآوری شود كه حج یك سنت عرفی اعراب قبل از اسلام است و با این كه بیشتر منطق تجاری داشته است تا دینی، اما بازهم به یكی از احكام اسلامی تبدیل شده است. برای آنانی كه ممكن است آگاهی نداشته باشند، تاكید میكنم كه روزه نیز یك سنت یهودی است و از شعائر یهودیان الگوبرداری شده است. قبلهی مسلمانان نیز تا قبل از تغییر جهت، همان قبلهی یهودیان بود. و اساسا سنت قبله داشتن و رو به سوی محل خاصی عبادت كردن هم از متن رسوم یهودیان به اسلام راه یافته است.
سنگسار و كشتار كسانی كه خارج از ازدواج شرعی، به رابطهای دست یازیدهاند، نیز همین گونه از متن یهودیت كه مادر قوانین حقوقی و جزایی اسلام است، به متن اسلام راه یافته است. در رابطه با حكم سنگسار نیز هر چند كه در تازینامه به آزار و شكنجهی كسانی كه خارج از ازدواج شرعی رابطهی جنسی برقرار كردهاند، بسنده شده است، اما خود محمد نه تنها حكم سنگسار را روا دانسته، بلكه خود نیز این حكم را اجراء كرده است. بر اساس اولین آیهی سورهی نور باید زن و مرد زناكار را هریك صد ضربه [شلاق] زد! بعد هم برای تاكید بر قساوت بدون ترحم بر این افراد تاكید شده است كه: اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، مبادا در حكم الله نسبت به آن دو [دو متهم] دچار ترحم شوید، و [البته] باید كه به هنگام شكنجه كردنشان گروهی از مسلمان و مومنان [حتما] حضور داشته باشند. (آیهی 2 سورهی نور)
در نهجالفصاحه كه مجموعهی سخنان قصار، خطبهها و تمثیلات محمد است و توسط شادوران ابوالقاسم پاینده جمع آوری و ترجمه شده است، نیز بر این حكم تاكید شده است. در این كتاب از قول محمد دست كم 35 بار در رابطه با زنا و زناكاران سخن رفته و مجازاتهای سنگینی به ایشان بشارت داده شده است. در بخشی از آخرین خطبهی محمد موسوم به حجهالوداع نیز این چنین بر اجرای حكم سنگسار پافشاری شده است:
ایهاالناس ان الله قد قسم لكل وارث نصیبه من المیراث ولا یجوز لوارث وطیته فی اكثر من الثلث و الولد للفراش و للعاهر الحجر
ای مردم طفل از بستر به وجود میآید، و نصیب زناكار، سنگ است (بخشی از حجهالوداع محمد، البیان و تبیین نقل از نهجالفصاحه، مجموعهی كلمات قصار حضرت رسولالله اكرم (ص) انتشارات جاویدان، چاپ سوم، 1377، تهران، ترجمهی ابوالقاسم پاینده، ص 830)
شیخ حسینعلی منتظری كه به دلیل مرتبهی بالای فقهیای كه نزد متشرعین داشت و در سالهای آغازین پای گرفتن حكومت اسلامی به عنوان جانشین بر حق سید روحالله خمینی مشخص شد، شوخمندانه در دعوای قدرت با مثلث شوم سید احمد خمینی، سید علی خامنهای و شیخ علی اكبر هاشمی رفسنجانی دچار زحمت شده، از راس هرم قدرت به پائین پرت شد. او نیز طی استفتایی كه اخیرا از او در رابطه با توقف ـ و نه لغو ـ حكم سنگسار از سوی متشرعین در ایران شده است، بر جاویدان بودن این حكم پای فشرد. این فرد همچنین سنگسار را یك حكم اسلامی/تازینامه ای و سنت پیامبر و امامان شیعه شناخته و معرفی كرده است. منتظری در رسالهی عملیهاش كه در سایت اینترنتی شخصیاش در رابطه با سنگسار درج شده است، در رابطه با سنگسار چنین دیدگاهی دارد:
مرد زناكار و محصن را برای سنگسار تا كمر و زن را تا نزدیكی سینه در گودالی دفن مینمایند. (مسالهی شمارهی 3169 از رسالهی عملیهی شیخ حسین علی منتظری)
سید محمود طالقانی نیز كه یكی از مراجع مسلم تشیع و یكی از ملایان باصطلاح مدرن و غیرقشری معاصر ایران است و در سال 1340همراه با مهدی بازرگان و یدالله سحابی نهضت مذهبی آزادی را تاسیس كرد، در جلد چهارم كتاب پرتوی از تازینامهش بر همین حكم تاكید میكند:
[در] خانه نگه داشتن زنی كه دچار انحراف شده، تا اصلاح شود، مرحلهی ابتدایی [اجرای حكم سنگسار] است. و باید پنهان باشد. و اگر [این اتهام] آشكار و علنی اثبات شد، باید در دیدگاه عمومی (ملاء عام) حد تازیانه (جلد) یا سنگسار (رجم) اجراء شود. (پرتوی از تازینامه، جلد چهارم، سید محمود طالقانی، ص 108)
لازم به تاكید است كه سید محمود طالقانی همچنان به عنوان ملایی میانه رو و متمدن از سوی جریان مذهبی/ملی عنوان میشود. تمام حكمهای فقهی و جزایی و حقوقی او هم در رابطه با زنان و دگراندیشان و دیگر نابرابریهای اسلامی نیز از سوی جریان قشری مذهبی مجاهدین خلق تاكید و تائید شده است. برای نمایش دیدگاه عقب افتاده و ضد انسانی پدر طالقانی بد نیست به تفسیر سورهی حمد او نگاه كنیم:
در روایات مغضوب علیهم تطبیق بر یهود شده، و ضالین بر نصاری. با توجه به وضع روحی و اخلاقی یهود و نصاری، اینان مصداق واضحاند؛ زیرا طرز تفكر عمومی یهود، سرپیچی از حق و كمال است. یهود از جهت تربیت نژادی و غرور دینی، جهان و مردم جهان را مال و ملك خود میداند و چنین معتقد است كه خدا، خدای یهود و دنیا از آن یهود، و مردم آن بردگان یهود و سرای جاویدان برای یهود است. (پرتوی از تازینامه، جلد اول، آیتالله سید محمود طالقانی، ص 42)
و در تفسیری دیگر: (به) راستی، كفر و سرپیچی یهود از اسلام، منشاء پراكندگی و سرگردانی مردم دنیا گردید. (همانجا، ص 140)
متاسفانه ما مسلمانانی را میشناسیم كه به دلیل دگماتیسم موجود در دیدگاههاشان، به چیزی معتقدند كه آن را نمیشناسند و به چیزی حمله میكنند كه آن را هم نمی شناسند. انگار وظیفهشان این است كه هر گاه با متن آگاهی بخشی در این رابطهها برخوردند، دوان دوان با سلاح انگ و تهمت و افتراء به میدان بشتابند ـ و حتا اگر توانستند با حذف فیزیكی ـ آن صدا و صداهای همانند را خاموش كنند؛ چرا كه در باور ایشان، آگاهی بر كاستیهای این دیدگاهها ضربهای بر تقدیس باورهای مردم است. بد نیست به عقیدهای باور داشته باشیم كه آن را می شناسیم و به باوری حمله كنیم كه آن را هم میشناسیم
نادره افشاری