آرمان نامه -اعلام پیامبری حضرت آرمان 18+

اعلام برانگیخته شدن اینجانب به پیامبری توسط خدا

من صد و بیست و چهار هزار و یكمین پیامبرم كه مستقیما با خدا رابطه دارد. تا پیش از این رسالتم پنهان بود كه جدیدا (با ظهور اینترنت) آنرا آشكار كرده ام. بخش عمده ی آیاتم را خودِ خدا شخصا به من وحی كرده و تنها تعداد كمی از آنها را به دلیل مشغله ی خداوند جبرائیل به من گفته و از این نظر من از بسیاری از مقربترین پیامبران پیشین مقربترم. در صورت پیدا شدن طالب بخش هایی از گفتمانم با خدا را برایتان می نویسم، باشد كه رستگار شوید. گفتنیست خدا خودش زبان فارسی را برای گفتمان با من انتخاب كرده تا بدینوسیله عبرتی باشد برای كافران. او بسیار بخشنده و مهربان است بطوریكه هر چقدر هم كه فحش بالای هیجده سال بهش بدهید خودش شخصا هیچ كاری به كارتان ندارد (1).

توضیح: خداوند بجز راه انداختن سیل و زلزله برای نابود كردن گستاخان و حرمت شكنان (2)، در سایرِ جنایاتِ فجیع بطور مستقیم دخالت نمی كند (قبلا می كرد ولی دیگر نمی كند) و وظیفه ی این امر خطیر را بر عهده ی مومنان جان بر كفش نهاده كه البته هیچكدامشان تا بحال (بر خلاف من) با خودش صحبت نكرده اند، ولی به هر روی هوس بهشت و دخترانش كه پستان هایی به گردی و سفیدی مروارید دارند، این مومنان را در هر كشت و كشتاری ثابت قدم می نماید. باشد كه رستگار شویم(3) . آمین

سوال: چگونه باور كنیم كه شما واقعا از جانب خدا برانگیخته شده اید؟
پرسش خوبیست و نشان از دانش بالا و روحیه ی حقیقت جویی شما دارد. در پاسخ باید بگویم:
اولا:‌ در هر سه، چهار كتاب مقدس پیشین به برانگیخته شدن من اشاره شده است. همانطور كه در كتاب عهد عتیق می خوانیم: «او خواهد آمد. او پس از ظهور «انطرنط» از كوه «هنقله» پایین می آید و بسوی «ارن» رهسپار خواهد شد و خواست خدا بر این است كه او را برترین بنده و برگزیده ی خود و عصاره ی تمام نیكی ها قرار دهد.»  كتاب عهد عتیق، جلد دوم، صفحه ی ٣١٤، پاراگراف سوم.

توضیحات: در این بند مقصود از «او» منم كه پس از ظهور (انطرنط=اینترنت) از كوه (هنقله= منظور تپه خاكی پشت دهاتمان است) بسوی (ارن= ایران) رهسپار شدم و ندای من پیامبر شما هستم سر دادم. بی گمان دانشمندان و فرزانگان این ندای مرا لبیك می گویند و جاهلان از آن سر باز می زنند و همانا خواست خدا بر این امورخواهد بود.

ثانیا: من تا بحال چندین معجزه انجام داده ام كه به تفصیل بدان ها می پردازم:
1. بلند كردن برج ٢٠ طبقه ی شهر «وردستان» بر روی انگشت سبابه و در مقابل دیدگان تمام مردم این شهر برای اثبات ادعای رسالتم.
2.  شفا دادن تمام بیماران بیمارستان ١٠٠٠ تختخوابی شهر «وردستان» در مقابل دیدگان خانواده های ایشان و كادر پزشكی بیمارستان.
3. نفرین نمودن و تقاضای طوفان كردن برای نابود شدن شهر «وردستان» و مردمش در پی ایمان نیاوردن ایشان پس از انجام دو معجزه ی اول.
توضیح: بیگمان همین یك معجزه برای اهل خرد و تفكر كافیست چراكه امروزه هیچ نام و نشانی از شهر «وردستان» و مردمش باقی نمانده.
4. آخرین معجزه ام نیز همین یكشنبه شب پیش اتفاق افتاد كه دقیقا ساعت دوِ بعد از نیمه شب در سیاره ی «انتاكوس» از توابع ستاره ی «بنیكوس» از كهكشان راه شیری با فرشته ی وحی جبرائیل گل كوچیك بازی كردم. در حالیكه بسیاری از فرشتگان و جنیان شاهدی بر این ماجرا بودند.
ثالثا: اگر در ادعای رسالت من شك دارید شما نیز ادعای رسالتی همانطور كه من كردم بكنید. یا یك كلمه از كلماتی كه من در بالا آورده ام را بدون اینكه تكراری باشد، بیاورید. روشن است كه شما كافرانی نابكار هستید و توان انجام این امور را ندارید و در اینها نشانه هاییست برای اهل خرد.
رابعا: در خطاب به آن دسته از كافرانی كه هنوز بعد از این همه دلایل آشكار از من معجزه می خواهند باید بگویم: چون شما را یكسان است كه من معجزه بیاورم یا نیاورم و در هر دو صورت ایمان نخواهید آورد (چون خدا خودش نمی خواهد كه شما ایمان بیاورید تا بتواند در آن دنیا حسابی بگایدتان) از آوردن هرگونه معجزه ی جدیدی معذورم.
نكته: بدینوسیله اعلام می شود كه فرستاده ی ما «آرمان» دیوانه نیست و هر كه می گوید او دیوانه است خودِ جاكشش دیوانه تر است، آرمان جان، عزیزم خودتو ناراحت نكن دیوونه باباشونه كه یه همچین بچه هایی رو پس انداخته. ( متن یكی از نخستین آیات خدا كه آنرا بدون هیچ تغییری برایتان آوردم)

حال اگر با وجود تمام موارد فوق الذكر باز هم ایمان نیاوردید باید بدانید كه من در باور ادعای رسالتم هیچگونه اجباری ندارم. اما به خاطر داشته باشید كه:
1. بعد از مرگ!!! به كلیه ی مردان و زنانی (4) كه ایمان آورده اند -به پاس این قدرشناسی- یكدستگاه ویلای مجلل هزار متری با كلیه ی امكانات و كلید طلایی در زمینی به مساحت صد هزار متر به همراه هفتاد و سه (5) عدد خانوم باكره و زیبارو (به انتخاب متقاضی) و یكدستگاه اتومبیل رولزرویز شش در با راننده ی خانوم اعطا خواهد شد.
در مقابل ناباوران را به مكانی تحت عنوان جهنم منتقل كرده و سرب مذاب در ماتحتشان می ریزیم. بعد از مداوا شدن ماتحت، این عمل دوباره تكرار خواهد شد (6).
2. ناباوران در نظر داشته باشند كه اگر انشالله تقی به توقی خورد و من به قدرت رسیدم، در همین دنیای فانی خوار و بوته ی شان را به هم پیوند میزنم. باشد كه رستگار شوند.

حضرت آرمان علیه السلام
پیامبر دیانت آرمانیه

1 – مطلب فوق گواهی محكم بر این مساله است كه در دیانت «آرمانیه» بر خلاف دیانت های پیشین و ادعاهای برخی مغرضین، خداوند بسیار رقیق القلب و بخشنده معرفی شده است.
2 –   اشاره به سیل و زلزله ی اخیر در كشور اندونزی به خاطر حرمت شكنی و فساد مردم دانمارك و هلند.
3  – اگر مطالبی كه در سطور بالا مطالعه كرده اید به نظرتان كمی گنگ می آیند، باید گفت: هر عیب كه هست از بیسوادی و نشستن غبار گناه در روح شماست وگرنه دیانت «آرمانیه» را هیچ عیبی نیست.
4 – همانطور كه ملاحظه می كنید در اینجا بلافاصله بعد از آوردن نام مردان مومن از زنان مومن یاد شده  كه این خود نشان از برتری مردم بر اساس ایمانشان – و نه جنسیت –  در دیانت «آرمانیه» دارد.
5 – هفتاد و دو عدد خانوم باكره كه در دیانت پیشین نیز وعده ی آن به مردان و زنان مومن داده شده بود+ یك باكره ی زیبارو هم اِشانتیون وی‍ژه برای آندسته از مومنانیست كه تا پایان سال جاری  به دیانت آرمانیه مشرف شوند.
6 – موارد بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد.