مزاحمت برای مسجد

یه یارو عادت داشته زنگ مسجد رو میزده فرار میکرده، یه آخونده پشت در می ایسته که وقتی که زنگ زده میشه مچ این بابارو بگیره، زنگ به صدا در میاد و آخوند بلافاصله در رو باز میکنه، طرف دستپاچه میشه میگه به به به ببخشید، با جبرئیل کار داشتم، خونه هستن؟

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.