سوره الواقعة (56) آیه 33

قرآن، سوره الواقعة (56) آیه 33

آیه پسین: سوره الواقعة (56) آیه 34
آیه پیشین: سوره الواقعة (56) آیه 32

عربی

لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ

بدون حرکات عربی

لا مقطوعة و لا ممنوعة

خوانش

La maqtooAAatin wala mamnooAAatin

آیتی

که نه منقطع مي گردد و نه کس را از آن بازدارند

خرمشاهی

كه نه پايان پذير است و نه بازداشته.

کاویانپور

اين نعمتها هيچگاه قطع نشده و ممنوع نمى‏گردد.

انصاریان

که پایان نپذیرد و ممنوع نشود،

سراج

نه بريده شود و نه (از خورنده آن) بازداشته شود

فولادوند

نه بريده و نه ممنوع.

پورجوادی

كه نه به پايان رسد و نه كسى را از آن بازدارند.

حلبی

كه نه گسسته شود و نه [از كسى‏] باز داشته شود.

اشرفی

نه گسسته و نه منع شده

خوشابر مسعود انصاري

نه پايان پذيرد و نه [از آن‏] باز دارند

مکارم

که هرگز قطع و ممنوع نمی‌شود،

مجتبوی

نه بريده- قطع نشود- و نه بازداشته- از خوردن-.

مصباح زاده

نه گسسته و نه منع شده

معزی

نابريده و نه بازداشته

قمشه ای

که هیچ وقت منقطع نشود و هیچ کس بهشتیان را از آن میوه‌ها منع نکند.

رشاد خليفه

هرگز پايان نمي يابد؛ هرگز ممنوع نمي شود.

Literal

Not cut off/severed , and nor prohibited/forbidden .

Al-Hilali Khan

Whose season is not limited, and their supply will not be cut off,

Arthur John Arberry

unfailing, unforbidden,

Asad

never-failing and never out of reach.

Dr. Salomo Keyzer

Welke niemand zal afsnijden, en waarvan de inzameling niet zal verboden zijn.

Free Minds

Neither ending; nor forbidden.

Hamza Roberto Piccardo

inesauribili e non proibiti,

Hilali Khan

Whose season is not limited, and their supply will not be cut off,

Kuliev E.

которые не кончаются и доступны.

M.-N.O. Osmanov

доступных и разрешенных;

Mohammad Habib Shakir

Neither intercepted nor forbidden,

Mohammed Marmaduke William Pickthall

Neither out of reach nor yet forbidden,

Palmer

neither failing nor forbidden;

Prof. Yasar Nuri Ozturk

Ne tükenir ne yasaklanır.

Qaribullah

unfailing and not forbidden.

QXP

Never interrupted, never too far.

Reshad Khalifa

Never ending; never forbidden.

Rodwell

Unfailing, unforbidden,

Sale

which shall not fail, nor shall be forbidden to be gathered:

Sher Ali

Neither failing, nor forbidden.

Unknown German

Unaufhörlichen, unverbotenen.

V. Porokhova

В которых нет (сезонного) предела ■ И нет запрета (потребленью).

Yakub Ibn Nugman

Ул җимешләр киселмәсләр агачтан (бетмәсләр) вә җимешләре җәннәт кешеләре өчен һич тыелмаслар.

جالندہری

جو نہ کبھی ختم ہوں اور نہ ان سے کوئی روکے

طاہرالقادری

جو نہ (کبھی) ختم ہوں گے اور نہ اُن (کے کھانے) کی ممانعت ہوگی،

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.