سوره المدثر (74) آیه 22

قرآن، سوره المدثر (74) آیه 22

آیه پسین: سوره المدثر (74) آیه 23
آیه پیشین: سوره المدثر (74) آیه 21

عربی

ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ

بدون حرکات عربی

ثمّ عبس و بسر

خوانش

Thumma AAabasa wabasara

آیتی

سپس روي ترش کرد و پيشاني در هم کشيد

خرمشاهی

آنگاه روى در هم كشيد و ترشرويى كرد.

کاویانپور

بعد اخم كرد و ابرو در هم كشيد.

انصاریان

سپس چهره درهم کشید و قیافه نفرت آمیز به خود گرفت،

سراج

سپس روى را ترش كرد و پيشانى در هم كشيد

فولادوند

سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشيد.

پورجوادی

بعد چهره درهم كشيد و روى ترش كرد.

حلبی

پس از آن روى ترش كرد، و پيشانى [و ابرو] در هم كشيد.

اشرفی

پس رو درهم كشيد و ترش شد

خوشابر مسعود انصاري

آن گاه روترش كرد و پيشانى درهم كشيد

مکارم

بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد؛

مجتبوی

سپس روى ترش نمود و چهره در هم كشيد.

مصباح زاده

پس رو در هم كشيد و ترش شد

معزی

پس چهره دژم ساخت و روى در هم كشيد

قمشه ای

و (به اظهار تنفّر از اسلام) رو ترش کرد و چهره در هم کشید.

رشاد خليفه

اخم كرد و ناليد.

Literal

Then he frowned , and he frowned/became gloomy .

Al-Hilali Khan

Then he frowned and he looked in a bad tempered way;

Arthur John Arberry

then he frowned, and scowled,

Asad

and then he frowns and glares,

Dr. Salomo Keyzer

Daarop heeft hij zijn voorhoofd gefronsd en een ernstig gelaat aangenomen.

Free Minds

Then he frowned and became bad tempered.

Hamza Roberto Piccardo

si è accigliato e rabbuiato.

Hilali Khan

Then he frowned and he looked in a bad tempered way;

Kuliev E.

Затем он нахмурился и насупился.

M.-N.O. Osmanov

затем нахмурился и посмотрел сердито,

Mohammad Habib Shakir

Then he frowned and scowled,

Mohammed Marmaduke William Pickthall

Then frowned he and showed displeasure.

Palmer

then he frowned and scowled;

Prof. Yasar Nuri Ozturk

Sonra yüzünü buruşturdu, kaşlarını çattı.

Qaribullah

frowned and scowled;

QXP

And then he frowned and glared.

Reshad Khalifa

He frowned and whined.

Rodwell

Then frowned and scowled,

Sale

and frowned, and put on an austere countenance:

Sher Ali

Then he frowned and scowled,

Unknown German

Dann runzelte er die Stirn und blickte verdrießlich,

V. Porokhova

Затем нахмурился и сдвинул брови,

Yakub Ibn Nugman

Соңра Коръән сүзен ишеткәндә ачуланып йөзен сытты, маңгаен җыерды.

جالندہری

پھر تیوری چڑھائی اور منہ بگاڑ لیا

طاہرالقادری

پھر تیوری چڑھائی اور منہ بگاڑا،

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.