



در همین پیرامون:
برقع یا حجاب کاملی که صورت را نیز میپوشاند امروز در ایران چیزی بیگانه به نظر میرسد. تصاویر واقعی زیر تصویری از زنان مسلمان از جاهای مختلف در دوران پیش از رضا شاه را نشان میدهد. رضا شاه با برنامه های حکومتی خود که با حقوق بشر امروزی تناسبی ندارند در عمل باعث شد زنان ایرانی دستکم دیگر اینگونه لباس نپوشند و آزاد تر باشند.
زن افغان امروزی
منبع
+
اسلامگرایان افغانستان مجسمه های بودا در بامیان با بیش از ۱۵۰۰ سال قدمت را در مارس سال ۲۰۰۱ با دینامیت تحت عنوان مبارزه با بت پرستی منفجر کردند.
توسط: آرش بیخدا
پیشگفتار
مسلمانان بر اساس افسانه های قرآنی معتقدند که خانه کعبه توسط ابراهیم پیامبر یهودیان ساخته شده است. البته اینکه ابراهیم به چنین کاری دست زده باشد از نظر یهودیان یک دروغ دیوانه وار است. در هیچ یک از آثار متعدد دینی یهودی خبر از ساختن کعبه توسط ابراهیم و حتی رفتن ابراهیم به عربستان وجود ندارد.
اینکه مسلمانان میگویند خانه کعبه را ابراهیم ساخته است برای یهودیان شبیه این است که به ما ایرانیان بگویند بخشهایی از واتیکان در ایتالیا را زرتشت ساخته است. اما این نوشتار در مورد شکل ساختمان کعبه است نه تاریخچه موهوم کعبه.
در بخش نخست توضیح خواهم داد که مکعب از قضا ابتدایی ترین و بی ارزش ترین نوع ساختمان است که از روی شکل آن میتوان پی برد کعبه خانه خدا و ساخته پیامبر خدا نیست بلکه ساخته ای بی ارزش از مردمانی بی سواد و بی هنر و بی مهارت و بدوی است. در بخش دوم نشان خواهم داد که کعبه حتی مکعب نیست و دیوارها و زوایایی کج و کوله دارد و خدا نمیتواند خانه ای اینقدر بی نظم و ترتیب برای خود بوجود آورده باشد. و در نهایت نشان خواهم داد بلوک های کعبه هم اندازه و هماهنگ نیستند و بی دقتی و کج سلیقه گی و بی هنری در این ساختمان موج میزند.
چرا مکعب؟
اینکه از میان تمام اشکال و معماریهای مختلف خانه خدا به شکل یک مکعب ساده است خود بسیار جای شگفتی است. برای لحظه ای فرض محال کنیم که عالم و آدم خدایی دارد و این خدا تصمیم گرفته است برای خود خانه ای رسمی روی زمین بوجود بیاورد. آیا کعبه نتیجه این تصمیم خداوند است و یا یک ساختمان بی ارزش بی در و پیکر و بی حساب و کتاب ساخته شده توسط افرادی بدوی که روشن است چیز زیادی از معماری و اندازه گیری و دقت و مهندسی نمیدانسته اند؟
آیا با این فرض که خدایی وجود دارد، اگر این خدا بخواهد برای خود خانه ای بسازد از آنجایی که این خدا همان خدایی است که زیبایی هایی همچون پرندگان رنگارنگ، انسانهایی با چهره ها و اندام بسیار زیبا، جنگلهای انبوه، کوهستانها و سواحل زیبا را آفریده است، از خدایی با این سلیقه و توانایی خلق این همه ظرافت و زیبایی انتظار میرود شاهکاری روی زمین پدید آورد که با نگاه کردن به آن دچار حیرت و شگفتی شویم.
اما خانه کعبه به هیچ عنوان چنین ظرافت و پیچیدگی و زیبایی را ندارد، بلکه ظاهرا خداوند و پیامبرش ساده ترین و ابتدایی ترین شکل ایجاد یک ساختمان را برگزیده اند.
از سوی دیگر با نگاهی حتی کوتاه و غیر فنی به آثار باستانی بجا مانده از ملل کهنی از جمله خود ما در ایران و سایر کشورها از یونان و روم باستان و مصریان گرفته تا آنسر دنیا در پس اقیانوس آرام یعنی اهرام مایاها در مکزیک و جزیره موآی نگاه کند متوجه خواهد شد که دانش و توانایی و عظم کافی برای ساختن بناهای شگفت انگیز و عظیم هزاران سال است که روی زمین در میان بشر موجود است.
کعبه در مقابل این سازه ها و ساختمانهای عظیم جوکی بیش نیست. برای نمونه گیزه، بلند ترین هرم مصر که در کنار شهر قاهره امروزی در حدود ۲۵۰۰ قبل از میلاد ساخته شد تنها پس از ساخته شدن برج امپایر استیت در نیویورک آمریکا در سال ۱۹۳۰ میلادی تبدیل به دومین بنای بلند دنیا شد. این بدان معنی است که در این چهار هزار و اندی سال کسی نتوانسته است روی زمین بنایی به بلندی این هرم بسازد و این عظمت این بنای شگفت انگیز را نشان میدهد. حال که بشر چنین توانایی را دارد آیا شایسته است که خانه خدا چنین شکل غیر پیچیده و بی روح و بی ظرافتی داشته باشد؟ آیا اگر خدا واقعا میخواست بنایی روی زمین ایجاد کند این بنا هزاران بار برتر از کعبه نمیبود؟
نکته این بخش از نوشتار این است که نشان بدهد، با توجه به شکل ساده و بی ارزش کعبه از نظر معماری خود نشان میدهد که کعبه ربطی به خدا و پیامبر او ندارد بلکه ساخته اعراب بیابانگرد باستانی است و ریشه ای کاملا زمینی و بسیار ابتدایی دارد و در واقع شکل مکعب ساده ترین و ابتدایی ترین شکل یک ساختمان است که میتوان آنرا تصور کرد. چون برای ایجاد آن تنها کافی است چند ضلع به یک اندازه ایجاد کرد. یعنی اگر این بنا مثلا از چوب ساخته بشود تنها کافی است که سازنده مهارت کافی برای بریدن چند چوب به یک اندازه داشته باشد.
آیا کعبه مکعب است؟
گفتیم که ساده ترین نوع یک ساختمان مکعب است. چرا که ساختن یک بنای مکعب تنها مستلزم این است که سازنده بتواند طول یک چیز را اندازه کند، آنگاه کافیست که او دیوارها و سقف بنا را ایجاد کند. برای نمونه اگر قرار باشد ساختمان طرح دایره ای یا مثلی داشته باشد قضیه کمی پیچیده تر خواهد شد. اما اکنون بیایید این واقعیت را به کنار بگذاریم و فرض کنیم خدا تصمیم گرفته است بنایی ایجاد کند که از نظر معماری و زیبایی از توالت موتورخانه تخت جمشید پست تر و حقیقر تر است. یعنی بپذیریم که مکعب شکلی قابل قبول برای بنایی است که قرار است قبله آدم و عالم باشد و خانه خدا تصور شود، آیا الله و ابراهیم توانایی ساختن یک کعبه واقعی را داشته اند؟ آیا کعبه واقعا مکعب شکل است؟
اما جالب اینجاست که کعبه علی رغم اینکه همانطور که از نامش بر می آید قرار است مکعب شکل باشد، یک مکعب کامل نیست! به نقشه کعبه در زیر توجه کنید:
همانطور که در اینجا میبینید کعبه دیوارهایی دارد که هیچیک باهم برابر نیستند، و زاویه بین هیچیک از دو دیوار کعبه ۹۰ درجه نیست. آیا واقعا پیامبر خدا و خود خدا اینقدر بی عرضه و بی هنر و بی سواد هستند که حتی از پس یک کعبه هم بر نیامده اند؟آیا چنین ساختمان کج و کوله و بی نظم و ترتیبی میتواند کوچک ترین ربطی به خدای تمام جهان داشته باشد؟
هرگز اینگونه نیست، اگر کمی عقل را به کار بیاندازیم و خرافات و تعصبات را کنار بگذاریم خواهیم فهمید که این بنا را مردمانی ساخته اند که توانایی معماری چندانی نداشته اند یا دستکم این بنا ارزش اینرا برای آنها نداشته است که حداقل یک کعبه واقعی که ساختن آن از هر کارگر دون پایه و بیسواد نیز بر می آید بسازند.
ساختن چنین خانه ای توسط خدا را حتی میتوان غیر اخلاقی دانست. فرض کنیم خدایی وجود داشت و این خدا تصمیم میگرفت خانه ای بسازد، او یک بنایی میساخت که در عین سادگی موجب شگفتی انسانها بود، و آنها با نگاه کردن به آن آنقدر تحت تاثیر قرار میگرفتند که شلوار خود را از شوق و شادی خیس میکردند و با تمام وجود حس میکردند این بنای عجیب و غریب نه تنها زمینی نیست، بلکه هوایی هم نیست، و تنها میتواند الهی باشد. نتیجه چنین تصمیمی توسط خدا آیا غیر از این بود که اکنون انبوهی از آدمها به همین دلیل به خدا باورمند میشدند؟ آیا خدا از اینکه انسانها به وجود او پی ببرند فراری است و سعی میکند او را با ساختن بنایی بی ارزش و بی ریخت و کج و کوله گمراه کند؟ البته که نه.
مدافعان اسلام ممکن است در پاسخ بگویند چه کسی گفته است خانه خدا باید حتما معکب شکل باشد؟ آیا ما باید برای پیامبر خدا تصمیم بگیریم که خانه را باید به چه شکلی بسازد؟ پاسخ به این دفاع آن است که ابتدا تکلیف را روشن کنیم چه کسی گفته کعبه باید مکعب باشد؟ پاسخ خود الله است، آیا غیر از این است که الله و محمد کعبه بودن نام این بنا را تایید کرده اند؟ اگر کسی نام ساختمانی را بگذارد دایره و ما پس از اندازه گیری آن ساختمان متوجه شویم که آن ساختمان بیضی است آیا پی نمبیریم که آن شخص اشتباه میکرده؟ آیا اشکال از مخاطبی است که میدانیم چگونه اندازه بگیریم یا آن کسی که نمیدانسته و همچنان نام این ساختمان را داره گذاشته؟ بنابر این روشن است که الله و محمد به این دلیل این خانه را کعبه نامیده اند که یا نمیدانستند این خانه مکعب نیست یا اینکه نمیدانستند مکعب چیست و این هردو غیر قابل انتظار از خداست و نتیجه منطقی این بحث چیزی نیست جز بطلان اسلام.
زشتی کعبه، دلیل اینکه کعبه زیر چادر است
ساختمان کعبه تقریبا همیشه زیر چادر پنهان است. از آنجا که این چادر را الله مسلمانان نساخته است از اتفاق این چادر بسیار زیبا و ارزشمند به نظر میرسد. اما چرا ساختمان کعبه را اعراب عربستانی همواره زیر چادر پنهان میکنند؟ آیا کعبه چیزی برای مخفی کردن دارد؟ جدا از این ممکن است برخی بگویند خانه کعبه ممکن است در ابتدا مکعب شکل بوده و بعدها بر اثر فرسودگی به شکل کج و کوله فعلی در آمده باشد، آیا چنین چیزی ممکن است؟
چادر کعبه که آنرا کسوه میخوانند هرسال توسط گروهی از کارگران بطوری هماهنگ و از پیش تمرین شده تعویض میشود. این مراسم بگونه ای طراحی شده است که کعبه هیچوقت کاملا پیدا نشود و در هنگام این تعویض تا جایی که ممکن است کعبه همچنان زیر چادر بماند، اما گاهی بخشهایی از کعبه در تصاویر و ویدیوها پیدا میشود. به چند مورد از این لخت شدن های کعبه توجه کنید.
تصاویر بالا جزییات بیشتری از شکل کعبه به ما نشان میدهد، اگر به بلوک ها و یا سنگهای تشکیل دهنده کعبه دقت کنید خواهید دید که تقریبا هیچ یک از آنها با هم برابر نیستند. نه عرض، نه طول و نه حتی اتفاق این حجمها با یکدیگر برابر نیست. در انتخاب و برش سنگها و اندازه گیری آنها همان دقتی انجام شده است که در اندازه گیری طول و عرض کعبه انجام شده است، یعنی هیچ دقتی، این ساختمان حتی پس از اینکه بیش از یک هزاره خانه خدا پنداشته شده و احتمالا بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته همچنان عاری از هرگونه نظم و آرایشیست. این بی نظمی در چینش بلوکها نشان میدهد بی نظمی بزرگتر در پلان کعبه نیز تصادفی نیست بلکه تداوم همین بی نظمی است.
برای روشن شدن این مطلب تصاویر دیوار خانه خدای تخیلی اسلام را با تصویر که گوشه ای از تخت جمشید است مقایسه کنید. به خطهای عمودی که بین ردیفهای یک در میان شکل گرفته است و نشان از توجه و دقت و نظم در انتخاب و برش بلوکها دارند توجه کنید.
تصویری از داخل کعبه نشان میدهد که درون کعبه نیز از نگر بی نظمی و بی دقتی و کج و کولگی فرقی با برون آن ندارد. نتیجه این بخش آنکه کعبه در مقیاس کوچک نیز همانند مقیاس بزرگ ساختمانی بی نظم بی ارزش است.
نتیجه
همانطور که نشان داده شد حتی اگر تصور کنیم خدایی وجود دارد و این خدا قصد داشتن ملک روی زمین دارد و دوست داشته باشد خانه ای و محله ای و شهری داشته باشد نمیتوان انتظار داشت کعبه نتیجه این میل خداوند باشد زیرا یک ساختمان مکعبی شکل بسیار ساده هیچ سنخیتی با خدا با آن همه قدرت و سلیقه و زیبایی اش ندارد. افزون بر این کعبه حتی آنچه خود ادعا میکند یعنی مکعب شکل نیست و در طراحی و اجرای آن ایرادات فراوان وجود دارد و در واقع خانه ای کج و کوله است.