بایگانی دسته‌ها: جوک

جوک‌ها و پیامک‌های زندیق

سوز محرم

محرم بوده، حاج آقا ميره بالاي منبر و ميگه: از حسين بگم؟ ……………… دلتون ميسوزه از ابوالفضل بگم؟ ……… جيگرتون ميسوزه بذار يه چيز بگم كونتون بسوزه، امشب شام نميدن!!

اتل متل اسلامي

وزارت ارشاد اعلام كرد شعر اتل متل توتوله به دلايل زير غير مجاز است: استفاده ابزاري از زن كردي ترويج بي حجابي استفاده از كلمات ركيك لذا اين شعر جايگزين مي‌شود:

اتل متل زباله

گاو قلي باحاله

هم شير داره هم آستين

شيرشو بردن فلسطين

بگير يك زن راستين

اسمشو بذار حكيمه

كه چادرش ضخيمه

احكام خوردن جيگر

احكام: اگر پسري به دختري بگويد جيگرتو، چون به عضو داخلي زن اشاره كرده حرام است. اگر بگويد جيگرتو بخورم، قتل نفس است و حكم اعدام دارد و اگر بگويد جيگرتو بخورم الهي چون نيت الهي بوده و قصد قربت داشته اشكال ندارد.

محب حضرت عباس!

یه بابایی میخواسته استخدام بشه، ازش پرسیدند امام اول کیه؟ گفت حضرت عباس! گفتن نه داریم میگیم امام اول کیه مرد حسابی تو که شیعه ای چرا نمیدونمی امام اول کیه؟ امام اول حضرت علی بود! بعد بهش میگن خوب امام دوم کیه؟ باز میگه حضرت عباس! بعد بهش میگن مرد حسابی امام دوم امام حسنه! خلاصه تا امام 11 ام همه رو میپرسند و طرف هم همش میگه حضرت عباس. نوبت امام 12 ام که میشه بهش میگن اگر اینیکی رو درست نگی دیگه مردود میشی، امام 12ام کیه؟ طرف میگه حضرت عباس! بهش میگن آقا تو مردودی پاشو برو استخدامت نمیکنیم. طرف هم شاکی میشه میگه من ریدم تو اون دینی که حضرت عباس جزو اماماش نیست.

ایکاش کبابش میکردن

یه بابایی میره جایی میبینه که پارچه سیاه کشیدن و خورش قیمه میدن. میره غذا رو میخوره و آخرش میگه خدا رحمتش کنه کی مرده؟ بهش میگن امام حسین رو کشتن بخاطر اونه بعد میگه خوب کی کشتن؟ میگن 1400 سال پیش حضرت رو قیمه قیمه کردن در کربلا. طرف میگه ایکاش کبابش میکردن امروز یه کباب میخوردیم بجای قیمه

محشور شدن با امامان

یه آقایی آرزو داشت وقتی میمیره با امامان محشور بشه وقتی میمیره میاد توی خواب پسرش، پسرش ازش میپرسه بابا جان به آرزوت رسیدی؟ با امام ها هم دم شدی؟ باباش میگه آره پسرم ولی نپرس… پسرش میگه چرا نپرسم بابا؟ میگه من دهنم سرویس شد اینجا، هروقت از خواب صبح ها پا میشم اول باید سر علی رو پانسمان کنم، دوم باید برای امام حسین آب بیارم سوم باید علی اصغر رو ببرم کودکستان چهارم باید برای زین العابدین بیمار سوپ درست کنم پنجم خسته و کوفته وقتی میام خونه باید دنبال مهدی گم شده بگردم.

خواهر یزید

از یه آقایی میپرسن شما امسال برای محرم چه تدارکاتی دیده اید؟ میگه امسال چهار تا علم خریدیم، کتل خریدیم، کلی زنجیر داریم، کلی قمه خریدیم، فکر کنم امسال دیگه خواهر یزید گائیدست.

استخدام در وزارت اطلاعات

دو نفر برای استخدام در وزارت اطلاعات اقدام کرده بودند، برای آزمایش بهشون نفری یک کلت دادن و گفتن برای اینکه اثبات کنید به ما وفادارید باید بروید در آن اتاق و همسرتون رو که به صندلی بسته شده بکشید. نفر اول میره توی اتاق و با گریه میاد بیرون میگه من نمیتونم اینکار رو کنم، بهش میگن تو مرخصی برو. نفر دوم یک بسیجی بوده به اتاق میفرستنش بعد میبینن صدای ضربات چوب و داد و بیداد میاد، بعد از چند دقیقه بسیجیه میاد بیرون میگه بابا این کلتتون که گلوله هاش مشقی بود، با صندلی کشتمش.

اولین ک*خل تاریخ

اولین استفاده از کلمه کـ*خل تو تاریخ: حضرت آدم برگشت خونه و در زد… حوا گفت کیه؟! آدم گفت آخه کـ*خل.. مگه غیر از من دیگه کی رو کره زمین هست؟ یکبار حوا از آدم میپرسه «تو واقعاً من رو دوست داری آدم؟»، آدم میگه «خوب مگه غیر از تو زن دیگری هم هست؟»

قبر شهید

به یه بسیجیه میگن تلخ ترین خاطره ات از زمان جنگ چیه؟ میگه یه برادری رو پس از شهادت میخواستیم بذاریم توی قبر، هیچوقت چهره اش رو یادم نمیره، گریه میکرد میگفت بابا من زنده ام.

مسابقه دستگاه های اطلاعاتی

میخواستن کیفیت دستگاه های اطلاعاتی جهان رو آزمایش کنن، از سی آی ای امریکا و موساد اسرائیل و وزارت اطلاعات ایران دعوت کردن که توی یک مسابقه شرکت کنن. سه خرگوش رو در جنگلهای آمازون رها کردند و به تیم ها گفتند که برید رد این خرگوشها رو پیدا کنید. سی آی ای در مدت 10 دقیقه خرگوش رو پیدا کرد، ازشون پرسیدن چجوری اینکار رو کردید، گفتن با ماهواره رد یابی کردیم. موساد در مدت 15 دقیقه پیدا کرد ازشون توضیح خواستن گفتن که ما یک خرگوش ماده فرستادیم توی جنگل خرگوش نر رو جذب کردیم. وزارت اطلاعات 2 روز بعد آمد در حالی که یک خرس زخمی رو در قفس آورده بودند، ازشون پرسیدن پس خرگوش چی شد؟ جریان این خرس چیه؟ تیم وزارت اطلاعات گفت ما از ایشون اعتراف گرفتیم که خرگوش هستن.