پیشی های ملوس عدنان، سرانجام محمدی معجزه تراش قرآن

توسط آرش بیخدا

پیشگفتار

حدودا بیست سال پیش در ابتدای قرن ۲۱ میلادی بود که متوجه شدم مقدار زیادی زباله و مواد سمی از کشور همسایه ترکیه در قالب آنچه «معجزات علمی قرآن» خوانده میشود در حال وارد شدن به کشورمان است.

ماجرا از این قرار بود که شخصی با فرنام هارون یحیی چندین کتاب با چاپهای بسیار نفیس و هزینه کلان به راه انداخته بود که در آنها ادعا میشد قرآن دارای معجزاتی علمی است،‌ بدین مفهوم که در قرآن از واقعیت هایی علمی سخن آورده شده است که دانستن برخی که ما امروز تنها به یاری پیشرفت علم توانسته ایم آنها را کشف کنیم در زمان محمد غیر ممکن بوده است. بنابر این قرآن ریشه ای الهی دارد.

مجموعه هارون یحیی برای چند سال با شرکت در نمایشگاه ها و تولید محصولات نوشتاری، و چند رسانه ای حرفه ای برای گسترش این مزخرفات در زبانهای در این کار بسیار موفق بود. تا جایی که بسیاری از جوانان فاقد مهارتهای تفکر نقادانه و حتی آدمهای نادان بزرگسال را در بسیاری از کشورها تحت تاثیر قرار داده بود. حتی در دانشگاه های غربی جوانان مسلمان به وجد آمده بودند و آموزه های ضد علمی هارون یحیی را که حتی منکر فرگشت (تکامل) بود طوطی وار برای بقیه تکرار میکردند. تا اینکه عده ای تصمیم گرفتند همین یاوه ها را به زبان پارسی برگردانند و این مواد سمی را وارد کشور کنند.

برای دوره ای طولانی روزی نبود که برای من پیامی نیاید که در آن گفته میشود اگر تو راست میگویی که قرآن و اسلام مشتی مزخرفات و اباطیل است پس چگونه است که در قرآن این معجزات علمی وجود دارد؟ واقعیت این است که عموم مسلمانان از ادله و استدلالهای قدیمی و سنتی که برای چندین سده از آنها استفاده میشد بیزار و خسته اند و به دنبال روشهای نوین و جدید برای اثبات خرافات دینی میگردند. این بود که این آثار و اباطیل که ادعاهایی مربوط به علم مطرح میکرد با استقبال گسترده ای در میان توده های نادان مذهبی روبرو شد چون آنها نیز میدانند زبان علمی و دلایل علمی جذابیت بیشتری برای بشر امروزی دارند.

از اینجا بود که بخش مهمی از زندیق به معجزات علمی اسلام اختصاص گرفت و من نیز در حدود ده نوشتار برای رد این ادعاهای باطل اما رایج نوشتم. ‌از جمله:

شخصیت پشت پرده هارون یحیی برای مدتها پنهان بود. من خود در یک نمایشگاه کتاب با یکی از نمایندگان او گفتگویی داشتم که میگفت گاهی در طول یک شبانه روز یک کتاب فوق العاده مینویسد و فردی نابغه و اندیشمند بزرگیست که بیش از ۳۰۰ کتاب دارد. همین نماینده او از اساتید برخی دانشگاه ها دعوت به مناظره در مورد فرگشت کرده بود که آنها به او گفته بودند تکامل محل مناظره نیست و سخنان او ارزش مطرح شدن در جوامع علمی را ندارند و او از این بازخورد بسیار اندوهگین بود. بر خلاف باقی اندیشمندان و متفکران که نام و رسمشان مشخص است و معمولا در دانشگاهی تدریس و تحقیق میکنند و مشخص نبود او واقعا کیست. تنها چند شایعه در مورد او مطرح بود.

هارون یحیی علاوه بر این مزخرفات قرآنی به گسترش چندین تئوری توطئه دیگر پرداخت و خلاصه در تحمیق و استحمار مغزهای کوچک در منطقه خاورمیانه نقش بسزایی داشت. او همچنین تشکیل یک فرقه داده بود که بالاخره مورد توجه پلیس ترکیه قرار گرفت و دستگیر شد.

تداوم راه محمد رسول الله

اما آنچه سبب شد که من بازهم در مورد این فرد شیاد و دروغگو بنویسم سرنوشت جالب اوست. به تصاویر زیر نگاه کنید، آیا باورتان میشود این مرد همان مردی است که بنیادگرایان اسلامی و علاقه مندان به خرافات قرآنی سخنان او را به چندین زبان مختلف ترجمه میکردند و به گونه ای در مورد او سخن میگفتند که گویا انیشتن یا محمد بن جریر طبری جدیدی در دنیا ظهور کرده است؟

Turkish Author, Harun Yahya sentenced to 1000 years imprisonment -  Saheliantimes

آری باورکردنی نیست اما او که روزگاری برای قرآن معجزه تراشی میکرد و مروج اسلام بود اکنون مروج این باور شده بود که اسلام مدافع حقوق زنان و گرامیداشت آنان است و گرامیداشت زنان به سبک ملای شیاد کراواتی این است که تعداد زیادی از زنان را که مشخص است از روی زیبایی و اندامشان انتخاب شده اند دور هم جمع کند و آنها را به این شکل چندش آور مصنوعی در بیاورد تا با لباسهای کوتاه و نمایان برای او برقصند.

در سال ۲۰۱۵ مجموعه خبری Vice گزارش در مورد او و فرقه اش منتشر کرد و با فرستادن یک خبرنگار به ترکیه و فیلم برداری از او موجب شگفتی بسیار شد.

وایس در مورد او مینویسد:

عدنان اکتار معروف ترین رئیس فرقه (Cult) در ترکیه است. افزون بر معرفی چهره متفاوتی از اسلام، این خلقت گرای (Creationist- کسی که منکر فرگشت است) مسلمان مدعی است که فمینیسم را نیز به هوادارانش آموخته است. اکتار مجموعه زنان اطرافش را «بچه گربه» نامیده. بچه گربه ها به دستور او لباسهای سنتی و حجاب خود را در می آورند. لباسهایی از طراح های معروف میپوشند و آرایش غلیظ و جراحی پلاستیک میکنند. آنها همچنین خدمتگزارانی ثروتمند هستند. آنها با اکتار و هوادارانش فصلی و چهره ای جدید از اسلام را ترویج میدهند. اکتار و بچه گربه هایش اکنون برنامه تلویزیونی خود را دارند که در آن دیدگاه هایشان در مورد فرگشت را گسترش میدهند.

این رفتار ما را به یاد کسی نمی اندازد بجز خود پیامبر زنباره اسلام،‌ محمد رسول الله! شباهت رفتاری میان هارون یحیی و محمد بسیار جالب است، هر دو ابتدای کار خود را با دروغگویی و فریب انسانهای نادان آغاز کردند و در فصل دوم زندگی خود به زنبارگی و تشکیل حرم پرداختند. البته از حق و انصاف نباید گذشت، هارون یحیی کاری کرد که محمد آرزوی آن را داشت اما امکانات دوران به اجازه چنین کاری نمیداند و دست او در نهایت به عایشه میرسید. آیا اگر محمد رسول الله امروز در صحنه وجود داشت کار این مبلغ اسلام را تایید میکرد؟‌ من فکر میکنم او نه تنها چنین میکرد بلکه حتما این گربه های ملوس را مورد احسان و جماع قرار میداد یا حداقل دست نوازش مهر آمیزی بر آنها میمالید.

شرح مفصلی از زنبارگی محمد را به همراه لیست زنان او را در نوشتاری با فرنام آیا محمد از روی هوس ازدواج میکرده است؟  بخوانید.

در پایان باید گفت که آخوندهای ایرانی نیز همواره شبیه محمد زندگی کرده اند و حتی اکنون که در اجتماع چند همسری از چشم مردم افتاده است و جامعه به مردانی که بیش از یک زن دارند را محکوم میکند، این علمای اسلام دست از این سبک زندگی پیامبرشان بر نداشته اند و چند همسر اختیار کرده و از طرف دیگر ید (و آلت) طولایی در امر متعه و صیغه دارند و اگر خود تن به چنین کاری نداده باشند حداقل دست در صیغه دیگران داشته اند.