محمد مخ میزند و سرباز برمیگزیند!

هشام پسر سالم از ابی عبیده حذاء از ابی عبدالله نقل کرد که جمعی از اسیران را خدمت پیغمبر (ص) آوردند. پس دستور داد همه را بکشند جز یکی از آنها را… آن مرد عرض کرد: ای محمد! پدرم و مادرم به فدایت! چه شد که از میان آن همه تنها مرا آزاد کردی؟ فرمود: جبرئیل از طرف خداوند به من خبر داد که در تو پنج خصلت خداپسند که پیامبرس نیز آن را دوست میدارد وجود دارد: غیرت جدی سخت بر زنان وخانواده ات سخاوت حسن خلق را ستگویی و شجاعت. آن مرد وقتی این سخن را شنید اسلام آورد و اسلامش را نیکو داشت و به همراه دسول خدا به شختی نبرد کرد تا به شهادت رسید. امالی شیخ صدوق برگ 431

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.