محمد بن صالح گويد:
كنيزى داشتم كه از او خوشم مى آيد، به حضرتنامه نوشتم و در امر باردار ساختن او مشورت كردم . جواب آمد: باردارش ساز، خدا هر چه خواهد مى كند با اونزديكى كردم و آبستن شد، سپس بچه را سقط كرد و خودش هم مرد.
اصول كافى جلد 2 صفحه 465 روايت 25
