
بایگانی برچسبها: تصویر-اسلام
تبلیغ سینه های بزرگ زنان در بهشت قرآن

نام این سوره نباء یعنی خبر است، در این سوره خدای دروغین اسلام به مسلمانان خبر برگی میدهد!
آیات ۱ تا ۴
از چه میپرسند؟
از آن خبر بزرگ!
که در آن اختلاف میکنند
آری، به زودی خواهند دید!
در این سوره ننگین الله به توصیف بهشت می پردازد و به مسلمانان وعده هایی میدهد:
آیات ۳۱ تا ۳۲
پرهیزکاران را جایی است در امان از هر آسیب
بستانها و تاکستانها
و سر انجام در آیه ۳۳ این سوره یکی از جذابیت های بزرگ بهشت را برای مسلمانان رونمایی میکند:
و كواعب أترابا
و دختراني همسال ، با پستانهای بر آمده
آشغالهای حج
ناچیزی معجزه محمد در مقایسه با موسی و عیسی
پیشی های ملوس عدنان، سرانجام محمدی معجزه تراش قرآن
توسط آرش بیخدا
پیشگفتار
حدودا بیست سال پیش در ابتدای قرن ۲۱ میلادی بود که متوجه شدم مقدار زیادی زباله و مواد سمی از کشور همسایه ترکیه در قالب آنچه «معجزات علمی قرآن» خوانده میشود در حال وارد شدن به کشورمان است.
ماجرا از این قرار بود که شخصی با فرنام هارون یحیی چندین کتاب با چاپهای بسیار نفیس و هزینه کلان به راه انداخته بود که در آنها ادعا میشد قرآن دارای معجزاتی علمی است، بدین مفهوم که در قرآن از واقعیت هایی علمی سخن آورده شده است که دانستن برخی که ما امروز تنها به یاری پیشرفت علم توانسته ایم آنها را کشف کنیم در زمان محمد غیر ممکن بوده است. بنابر این قرآن ریشه ای الهی دارد.
مجموعه هارون یحیی برای چند سال با شرکت در نمایشگاه ها و تولید محصولات نوشتاری، و چند رسانه ای حرفه ای برای گسترش این مزخرفات در زبانهای در این کار بسیار موفق بود. تا جایی که بسیاری از جوانان فاقد مهارتهای تفکر نقادانه و حتی آدمهای نادان بزرگسال را در بسیاری از کشورها تحت تاثیر قرار داده بود. حتی در دانشگاه های غربی جوانان مسلمان به وجد آمده بودند و آموزه های ضد علمی هارون یحیی را که حتی منکر فرگشت (تکامل) بود طوطی وار برای بقیه تکرار میکردند. تا اینکه عده ای تصمیم گرفتند همین یاوه ها را به زبان پارسی برگردانند و این مواد سمی را وارد کشور کنند.
برای دوره ای طولانی روزی نبود که برای من پیامی نیاید که در آن گفته میشود اگر تو راست میگویی که قرآن و اسلام مشتی مزخرفات و اباطیل است پس چگونه است که در قرآن این معجزات علمی وجود دارد؟ واقعیت این است که عموم مسلمانان از ادله و استدلالهای قدیمی و سنتی که برای چندین سده از آنها استفاده میشد بیزار و خسته اند و به دنبال روشهای نوین و جدید برای اثبات خرافات دینی میگردند. این بود که این آثار و اباطیل که ادعاهایی مربوط به علم مطرح میکرد با استقبال گسترده ای در میان توده های نادان مذهبی روبرو شد چون آنها نیز میدانند زبان علمی و دلایل علمی جذابیت بیشتری برای بشر امروزی دارند.
از اینجا بود که بخش مهمی از زندیق به معجزات علمی اسلام اختصاص گرفت و من نیز در حدود ده نوشتار برای رد این ادعاهای باطل اما رایج نوشتم. از جمله:
- بیگ بنگ در قرآن
- تنگ شدن نفس در هنگام پرواز
- پیشبینی اثر انگشت
- نازل شدن آهن
- پیشبینی قرآن از حوادث 11 سپتامبر
- معجزات عددی قرآن و نهج البلاغه
- گسترش یافتن کائنات
- زوجیت در جانداران
- پدید آمدن جانداران از آب
- تخم مرغی شکل بودن زمین
- رب المشرقین و رب المغربین و گرد بودن زمین
- قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود
شخصیت پشت پرده هارون یحیی برای مدتها پنهان بود. من خود در یک نمایشگاه کتاب با یکی از نمایندگان او گفتگویی داشتم که میگفت گاهی در طول یک شبانه روز یک کتاب فوق العاده مینویسد و فردی نابغه و اندیشمند بزرگیست که بیش از ۳۰۰ کتاب دارد. همین نماینده او از اساتید برخی دانشگاه ها دعوت به مناظره در مورد فرگشت کرده بود که آنها به او گفته بودند تکامل محل مناظره نیست و سخنان او ارزش مطرح شدن در جوامع علمی را ندارند و او از این بازخورد بسیار اندوهگین بود. بر خلاف باقی اندیشمندان و متفکران که نام و رسمشان مشخص است و معمولا در دانشگاهی تدریس و تحقیق میکنند و مشخص نبود او واقعا کیست. تنها چند شایعه در مورد او مطرح بود.
هارون یحیی علاوه بر این مزخرفات قرآنی به گسترش چندین تئوری توطئه دیگر پرداخت و خلاصه در تحمیق و استحمار مغزهای کوچک در منطقه خاورمیانه نقش بسزایی داشت. او همچنین تشکیل یک فرقه داده بود که بالاخره مورد توجه پلیس ترکیه قرار گرفت و دستگیر شد.

تداوم راه محمد رسول الله
اما آنچه سبب شد که من بازهم در مورد این فرد شیاد و دروغگو بنویسم سرنوشت جالب اوست. به تصاویر زیر نگاه کنید، آیا باورتان میشود این مرد همان مردی است که بنیادگرایان اسلامی و علاقه مندان به خرافات قرآنی سخنان او را به چندین زبان مختلف ترجمه میکردند و به گونه ای در مورد او سخن میگفتند که گویا انیشتن یا محمد بن جریر طبری جدیدی در دنیا ظهور کرده است؟







آری باورکردنی نیست اما او که روزگاری برای قرآن معجزه تراشی میکرد و مروج اسلام بود اکنون مروج این باور شده بود که اسلام مدافع حقوق زنان و گرامیداشت آنان است و گرامیداشت زنان به سبک ملای شیاد کراواتی این است که تعداد زیادی از زنان را که مشخص است از روی زیبایی و اندامشان انتخاب شده اند دور هم جمع کند و آنها را به این شکل چندش آور مصنوعی در بیاورد تا با لباسهای کوتاه و نمایان برای او برقصند.
در سال ۲۰۱۵ مجموعه خبری Vice گزارش در مورد او و فرقه اش منتشر کرد و با فرستادن یک خبرنگار به ترکیه و فیلم برداری از او موجب شگفتی بسیار شد.
وایس در مورد او مینویسد:
عدنان اکتار معروف ترین رئیس فرقه (Cult) در ترکیه است. افزون بر معرفی چهره متفاوتی از اسلام، این خلقت گرای (Creationist- کسی که منکر فرگشت است) مسلمان مدعی است که فمینیسم را نیز به هوادارانش آموخته است. اکتار مجموعه زنان اطرافش را «بچه گربه» نامیده. بچه گربه ها به دستور او لباسهای سنتی و حجاب خود را در می آورند. لباسهایی از طراح های معروف میپوشند و آرایش غلیظ و جراحی پلاستیک میکنند. آنها همچنین خدمتگزارانی ثروتمند هستند. آنها با اکتار و هوادارانش فصلی و چهره ای جدید از اسلام را ترویج میدهند. اکتار و بچه گربه هایش اکنون برنامه تلویزیونی خود را دارند که در آن دیدگاه هایشان در مورد فرگشت را گسترش میدهند.
این رفتار ما را به یاد کسی نمی اندازد بجز خود پیامبر زنباره اسلام، محمد رسول الله! شباهت رفتاری میان هارون یحیی و محمد بسیار جالب است، هر دو ابتدای کار خود را با دروغگویی و فریب انسانهای نادان آغاز کردند و در فصل دوم زندگی خود به زنبارگی و تشکیل حرم پرداختند. البته از حق و انصاف نباید گذشت، هارون یحیی کاری کرد که محمد آرزوی آن را داشت اما امکانات دوران به اجازه چنین کاری نمیداند و دست او در نهایت به عایشه میرسید. آیا اگر محمد رسول الله امروز در صحنه وجود داشت کار این مبلغ اسلام را تایید میکرد؟ من فکر میکنم او نه تنها چنین میکرد بلکه حتما این گربه های ملوس را مورد احسان و جماع قرار میداد یا حداقل دست نوازش مهر آمیزی بر آنها میمالید.
شرح مفصلی از زنبارگی محمد را به همراه لیست زنان او را در نوشتاری با فرنام آیا محمد از روی هوس ازدواج میکرده است؟ بخوانید.
در پایان باید گفت که آخوندهای ایرانی نیز همواره شبیه محمد زندگی کرده اند و حتی اکنون که در اجتماع چند همسری از چشم مردم افتاده است و جامعه به مردانی که بیش از یک زن دارند را محکوم میکند، این علمای اسلام دست از این سبک زندگی پیامبرشان بر نداشته اند و چند همسر اختیار کرده و از طرف دیگر ید (و آلت) طولایی در امر متعه و صیغه دارند و اگر خود تن به چنین کاری نداده باشند حداقل دست در صیغه دیگران داشته اند.
نتیجه داشتن حکومت اسلامی در قرن بیست و یکم
قربانی ختنه
تصویری از داخل کعبه
تصاویر وحشتناک از ختنه کردن دختران مسلمان
خانه کج و کوله خدا
توسط: آرش بیخدا
پیشگفتار
مسلمانان بر اساس افسانه های قرآنی معتقدند که خانه کعبه توسط ابراهیم پیامبر یهودیان ساخته شده است. البته اینکه ابراهیم به چنین کاری دست زده باشد از نظر یهودیان یک دروغ دیوانه وار است. در هیچ یک از آثار متعدد دینی یهودی خبر از ساختن کعبه توسط ابراهیم و حتی رفتن ابراهیم به عربستان وجود ندارد.
اینکه مسلمانان میگویند خانه کعبه را ابراهیم ساخته است برای یهودیان شبیه این است که به ما ایرانیان بگویند بخشهایی از واتیکان در ایتالیا را زرتشت ساخته است. اما این نوشتار در مورد شکل ساختمان کعبه است نه تاریخچه موهوم کعبه.
در بخش نخست توضیح خواهم داد که مکعب از قضا ابتدایی ترین و بی ارزش ترین نوع ساختمان است که از روی شکل آن میتوان پی برد کعبه خانه خدا و ساخته پیامبر خدا نیست بلکه ساخته ای بی ارزش از مردمانی بی سواد و بی هنر و بی مهارت و بدوی است. در بخش دوم نشان خواهم داد که کعبه حتی مکعب نیست و دیوارها و زوایایی کج و کوله دارد و خدا نمیتواند خانه ای اینقدر بی نظم و ترتیب برای خود بوجود آورده باشد. و در نهایت نشان خواهم داد بلوک های کعبه هم اندازه و هماهنگ نیستند و بی دقتی و کج سلیقه گی و بی هنری در این ساختمان موج میزند.
چرا مکعب؟
اینکه از میان تمام اشکال و معماریهای مختلف خانه خدا به شکل یک مکعب ساده است خود بسیار جای شگفتی است. برای لحظه ای فرض محال کنیم که عالم و آدم خدایی دارد و این خدا تصمیم گرفته است برای خود خانه ای رسمی روی زمین بوجود بیاورد. آیا کعبه نتیجه این تصمیم خداوند است و یا یک ساختمان بی ارزش بی در و پیکر و بی حساب و کتاب ساخته شده توسط افرادی بدوی که روشن است چیز زیادی از معماری و اندازه گیری و دقت و مهندسی نمیدانسته اند؟
آیا با این فرض که خدایی وجود دارد، اگر این خدا بخواهد برای خود خانه ای بسازد از آنجایی که این خدا همان خدایی است که زیبایی هایی همچون پرندگان رنگارنگ، انسانهایی با چهره ها و اندام بسیار زیبا، جنگلهای انبوه، کوهستانها و سواحل زیبا را آفریده است، از خدایی با این سلیقه و توانایی خلق این همه ظرافت و زیبایی انتظار میرود شاهکاری روی زمین پدید آورد که با نگاه کردن به آن دچار حیرت و شگفتی شویم.
اما خانه کعبه به هیچ عنوان چنین ظرافت و پیچیدگی و زیبایی را ندارد، بلکه ظاهرا خداوند و پیامبرش ساده ترین و ابتدایی ترین شکل ایجاد یک ساختمان را برگزیده اند.
از سوی دیگر با نگاهی حتی کوتاه و غیر فنی به آثار باستانی بجا مانده از ملل کهنی از جمله خود ما در ایران و سایر کشورها از یونان و روم باستان و مصریان گرفته تا آنسر دنیا در پس اقیانوس آرام یعنی اهرام مایاها در مکزیک و جزیره موآی نگاه کند متوجه خواهد شد که دانش و توانایی و عظم کافی برای ساختن بناهای شگفت انگیز و عظیم هزاران سال است که روی زمین در میان بشر موجود است.
کعبه در مقابل این سازه ها و ساختمانهای عظیم جوکی بیش نیست. برای نمونه گیزه، بلند ترین هرم مصر که در کنار شهر قاهره امروزی در حدود ۲۵۰۰ قبل از میلاد ساخته شد تنها پس از ساخته شدن برج امپایر استیت در نیویورک آمریکا در سال ۱۹۳۰ میلادی تبدیل به دومین بنای بلند دنیا شد. این بدان معنی است که در این چهار هزار و اندی سال کسی نتوانسته است روی زمین بنایی به بلندی این هرم بسازد و این عظمت این بنای شگفت انگیز را نشان میدهد. حال که بشر چنین توانایی را دارد آیا شایسته است که خانه خدا چنین شکل غیر پیچیده و بی روح و بی ظرافتی داشته باشد؟ آیا اگر خدا واقعا میخواست بنایی روی زمین ایجاد کند این بنا هزاران بار برتر از کعبه نمیبود؟
نکته این بخش از نوشتار این است که نشان بدهد، با توجه به شکل ساده و بی ارزش کعبه از نظر معماری خود نشان میدهد که کعبه ربطی به خدا و پیامبر او ندارد بلکه ساخته اعراب بیابانگرد باستانی است و ریشه ای کاملا زمینی و بسیار ابتدایی دارد و در واقع شکل مکعب ساده ترین و ابتدایی ترین شکل یک ساختمان است که میتوان آنرا تصور کرد. چون برای ایجاد آن تنها کافی است چند ضلع به یک اندازه ایجاد کرد. یعنی اگر این بنا مثلا از چوب ساخته بشود تنها کافی است که سازنده مهارت کافی برای بریدن چند چوب به یک اندازه داشته باشد.
آیا کعبه مکعب است؟
گفتیم که ساده ترین نوع یک ساختمان مکعب است. چرا که ساختن یک بنای مکعب تنها مستلزم این است که سازنده بتواند طول یک چیز را اندازه کند، آنگاه کافیست که او دیوارها و سقف بنا را ایجاد کند. برای نمونه اگر قرار باشد ساختمان طرح دایره ای یا مثلی داشته باشد قضیه کمی پیچیده تر خواهد شد. اما اکنون بیایید این واقعیت را به کنار بگذاریم و فرض کنیم خدا تصمیم گرفته است بنایی ایجاد کند که از نظر معماری و زیبایی از توالت موتورخانه تخت جمشید پست تر و حقیقر تر است. یعنی بپذیریم که مکعب شکلی قابل قبول برای بنایی است که قرار است قبله آدم و عالم باشد و خانه خدا تصور شود، آیا الله و ابراهیم توانایی ساختن یک کعبه واقعی را داشته اند؟ آیا کعبه واقعا مکعب شکل است؟
اما جالب اینجاست که کعبه علی رغم اینکه همانطور که از نامش بر می آید قرار است مکعب شکل باشد، یک مکعب کامل نیست! به نقشه کعبه در زیر توجه کنید:

همانطور که در اینجا میبینید کعبه دیوارهایی دارد که هیچیک باهم برابر نیستند، و زاویه بین هیچیک از دو دیوار کعبه ۹۰ درجه نیست. آیا واقعا پیامبر خدا و خود خدا اینقدر بی عرضه و بی هنر و بی سواد هستند که حتی از پس یک کعبه هم بر نیامده اند؟آیا چنین ساختمان کج و کوله و بی نظم و ترتیبی میتواند کوچک ترین ربطی به خدای تمام جهان داشته باشد؟
هرگز اینگونه نیست، اگر کمی عقل را به کار بیاندازیم و خرافات و تعصبات را کنار بگذاریم خواهیم فهمید که این بنا را مردمانی ساخته اند که توانایی معماری چندانی نداشته اند یا دستکم این بنا ارزش اینرا برای آنها نداشته است که حداقل یک کعبه واقعی که ساختن آن از هر کارگر دون پایه و بیسواد نیز بر می آید بسازند.
ساختن چنین خانه ای توسط خدا را حتی میتوان غیر اخلاقی دانست. فرض کنیم خدایی وجود داشت و این خدا تصمیم میگرفت خانه ای بسازد، او یک بنایی میساخت که در عین سادگی موجب شگفتی انسانها بود، و آنها با نگاه کردن به آن آنقدر تحت تاثیر قرار میگرفتند که شلوار خود را از شوق و شادی خیس میکردند و با تمام وجود حس میکردند این بنای عجیب و غریب نه تنها زمینی نیست، بلکه هوایی هم نیست، و تنها میتواند الهی باشد. نتیجه چنین تصمیمی توسط خدا آیا غیر از این بود که اکنون انبوهی از آدمها به همین دلیل به خدا باورمند میشدند؟ آیا خدا از اینکه انسانها به وجود او پی ببرند فراری است و سعی میکند او را با ساختن بنایی بی ارزش و بی ریخت و کج و کوله گمراه کند؟ البته که نه.
مدافعان اسلام ممکن است در پاسخ بگویند چه کسی گفته است خانه خدا باید حتما معکب شکل باشد؟ آیا ما باید برای پیامبر خدا تصمیم بگیریم که خانه را باید به چه شکلی بسازد؟ پاسخ به این دفاع آن است که ابتدا تکلیف را روشن کنیم چه کسی گفته کعبه باید مکعب باشد؟ پاسخ خود الله است، آیا غیر از این است که الله و محمد کعبه بودن نام این بنا را تایید کرده اند؟ اگر کسی نام ساختمانی را بگذارد دایره و ما پس از اندازه گیری آن ساختمان متوجه شویم که آن ساختمان بیضی است آیا پی نمبیریم که آن شخص اشتباه میکرده؟ آیا اشکال از مخاطبی است که میدانیم چگونه اندازه بگیریم یا آن کسی که نمیدانسته و همچنان نام این ساختمان را داره گذاشته؟ بنابر این روشن است که الله و محمد به این دلیل این خانه را کعبه نامیده اند که یا نمیدانستند این خانه مکعب نیست یا اینکه نمیدانستند مکعب چیست و این هردو غیر قابل انتظار از خداست و نتیجه منطقی این بحث چیزی نیست جز بطلان اسلام.
زشتی کعبه، دلیل اینکه کعبه زیر چادر است
ساختمان کعبه تقریبا همیشه زیر چادر پنهان است. از آنجا که این چادر را الله مسلمانان نساخته است از اتفاق این چادر بسیار زیبا و ارزشمند به نظر میرسد. اما چرا ساختمان کعبه را اعراب عربستانی همواره زیر چادر پنهان میکنند؟ آیا کعبه چیزی برای مخفی کردن دارد؟ جدا از این ممکن است برخی بگویند خانه کعبه ممکن است در ابتدا مکعب شکل بوده و بعدها بر اثر فرسودگی به شکل کج و کوله فعلی در آمده باشد، آیا چنین چیزی ممکن است؟
چادر کعبه که آنرا کسوه میخوانند هرسال توسط گروهی از کارگران بطوری هماهنگ و از پیش تمرین شده تعویض میشود. این مراسم بگونه ای طراحی شده است که کعبه هیچوقت کاملا پیدا نشود و در هنگام این تعویض تا جایی که ممکن است کعبه همچنان زیر چادر بماند، اما گاهی بخشهایی از کعبه در تصاویر و ویدیوها پیدا میشود. به چند مورد از این لخت شدن های کعبه توجه کنید.





تصاویر بالا جزییات بیشتری از شکل کعبه به ما نشان میدهد، اگر به بلوک ها و یا سنگهای تشکیل دهنده کعبه دقت کنید خواهید دید که تقریبا هیچ یک از آنها با هم برابر نیستند. نه عرض، نه طول و نه حتی اتفاق این حجمها با یکدیگر برابر نیست. در انتخاب و برش سنگها و اندازه گیری آنها همان دقتی انجام شده است که در اندازه گیری طول و عرض کعبه انجام شده است، یعنی هیچ دقتی، این ساختمان حتی پس از اینکه بیش از یک هزاره خانه خدا پنداشته شده و احتمالا بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته همچنان عاری از هرگونه نظم و آرایشیست. این بی نظمی در چینش بلوکها نشان میدهد بی نظمی بزرگتر در پلان کعبه نیز تصادفی نیست بلکه تداوم همین بی نظمی است.
برای روشن شدن این مطلب تصاویر دیوار خانه خدای تخیلی اسلام را با تصویر که گوشه ای از تخت جمشید است مقایسه کنید. به خطهای عمودی که بین ردیفهای یک در میان شکل گرفته است و نشان از توجه و دقت و نظم در انتخاب و برش بلوکها دارند توجه کنید.

تصویری از داخل کعبه نشان میدهد که درون کعبه نیز از نگر بی نظمی و بی دقتی و کج و کولگی فرقی با برون آن ندارد. نتیجه این بخش آنکه کعبه در مقیاس کوچک نیز همانند مقیاس بزرگ ساختمانی بی نظم بی ارزش است.
نتیجه
همانطور که نشان داده شد حتی اگر تصور کنیم خدایی وجود دارد و این خدا قصد داشتن ملک روی زمین دارد و دوست داشته باشد خانه ای و محله ای و شهری داشته باشد نمیتوان انتظار داشت کعبه نتیجه این میل خداوند باشد زیرا یک ساختمان مکعبی شکل بسیار ساده هیچ سنخیتی با خدا با آن همه قدرت و سلیقه و زیبایی اش ندارد. افزون بر این کعبه حتی آنچه خود ادعا میکند یعنی مکعب شکل نیست و در طراحی و اجرای آن ایرادات فراوان وجود دارد و در واقع خانه ای کج و کوله است.