قضاوت علی

موسی پسر عمران نخعی، از ابراهیم پسر حکم از عمرو پسر جبیر از پدرش از از ابی جعفر باقر نقل کرد که فرمود:

رسول خدا علی را به جانب یمن فرستاد. پس در آنجا، اسب کسی از اهالی یمن گریخت و با پای خود، بر مردی لگد زد و اورا کشت. اولیا مقتول، آن مرد را گرفته و نزد امیرالمومنین آوردند و برایش اقامه دعوی کردند. صاحب اسب، شاهد آورد که اسبش گریخته و آن مرد را زده و کشته است.

علی؛ خون او را هدر دانست، پس اولیا او از یمن به نزد پیامبر آمده و از حکم علی؛ به او شکایت کردند و گفتند: به راستی که علی به ما ستم کرده و خون صاحب ما را هدر کرد!

پیامبر فرمود: علی ستمکار نیست و بر ستم آفریده نشده، ولایت پس از من با اوست و حکم، حکم اوست و قول، قول او؛ رد حکم و ولایت او را کسی نمیکند مگر کافر، و حکم و قول و ولایت او را نمی پسندد مگر مومن.

زمانی که اهل یمن از پیامبر چنین درباره ی علی شندیدند، گفتند: یا رسول الله، پس ما به حکم و قول او راضی شدیم. فرمود: توبه ی شما از آنچه گفتید؛ همین است.

امالی شیخ صدوق، برگ 553

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.