جلولا

ماهان میگوید: فتح جلولا در اوایل ذیقده سال شانزدهم بود و از قادسیه تا جلولا ۹ ماه بود.
تاریخ طبری ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، جلد پنجم، چاپ پنجم- ۱۳۷۵، ناشر اساطیر. صفحه ۱۸۳۶

سعد گوید: در سفر سال شانزدهم هاشم بن عتیه با ۱۲ هزار کس و از جمله سران مهاجر و انصار و بزرگان عرب از مرتد شدگان و مرتد نشدگان روان شد و ۴ روز از مداین به جلولا رسید و سپاه پارسیان را محاصره کرد. پارسیان دفع الوقت میکردند و هروقت میخواستند بیرون میشدند. مسلمانان در جلولا ۸۰ برابر آنها حمله بردند و پیوسته خدا مسلمانان را ظفر میداد. مشرکان از خارهای چوبی نتیجه نبردند و خارهای آهنی بکار بردند. بطان بن بشر گوید:وقتی هاشم در جلولا در مگرهبل مهران فرود آمد ، پارسیان را در محوطه خندقشان و آنها با سرگرانی و گردنفرازی بمقابله مسلمانان میامدند. هاشم با کسان سخن میکرد و میگفت: این منزلگاهی است که از این پس منزلهاست. سعد پیوسته سوار به او کمک میفرستاد. عاقبت پارسیان آماده جنگ مسلمانان شدند و برون شدند و با کسان سخن کرد و گفت:در راه خدا نیک بکوشید که پاداش و غنیمت شما را کامل دهد ، برای خدا کار کنید. به هنگام تلاقی پارسیان سخت بجنگیدند ، اما خدا بادی به آنها فرستد که همه جا را تاریک کرد و چارهای جز ترک نبردگاه نبود ، سواران پارسی در خندق افتادند و بناچار بر کنار خندق گذر گاهها کردند که اسبان از آن بالا رود و بدین سان حصار خویش را تباه کردند و مسلمانان از ماجرا خبر یافتند و گفتند: بار دیگر سوئ آنها رویم و داخل حصار شویم و جان بدهیم و چون بار دیگر مسلمانان حمله بردند پارسیان بیرون شدند و دور خندق آنجا که مسلمانان بودند خارهای آهنین ریختند تا اسبان سوئ آنها نرود و جایی واگذاشتند و از آنجا سوئ مسلمانان آمدند و سخت بجنگیدند که هرگز نظیر آن رخ نداده بود مگر در لیلتهٔ الهریر ، اما این جنگ سریعتر و مجدانه تر بود.
و چنان شد که قعقاع بن عمر در جهت حمل خویش به مدخل خندق رسید و آنجا را بگرفت و بگفت تا منادی نداده کهای گروه مسلمانان اینک سالار شما وارد خندق پارسیان شده و آنجا را گرفته سوئ اوروید و پارسیانی که میان شما و سالارتان هستند مانع دخول خندق نشوند. قعقاع چنین گفت بود که مسلمانان را دلگرم کند ، آنها نیز حمله بردند و تردید نداشتند که هاشم در خندق است و در مقابل حمله آنها مقاومتی نشد تا به در خندق رسیدند که قعقاع عمر آنجا را گرفته بود و مشرکان از راست و چپ از عرصههای مجاور خندق فراری شدند و دچار بلیهٔای شدند که برای مسلمانان فراهم کرده بودند و مرکبهایشان لنگ شد و پیاده گریزان شدند و مسلمانان تقیبشان کردند و جز معدودی از آنها جان بدر نبردند ، خدا در آن روز یکصد هزار تن از آنها را بکشت و کشتگان همه عرصه را پوشانیده بود به همین جهت جلولا نام گرفت از بس کشته داشت را پوشانیده بود که نمودار جلال جنگ بود.
تاریخ طبری ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، جلد پنجم، چاپ پنجم- ۱۳۷۵، ناشر اساطیر. صفحه ۱۸۲۸-۱۸۲۹

وقتی پارسیان متوجه شدند که برای مسلمانان کمک میرسد ، جنگ آغاز کردند . سالار سواران مسلمان طلیههٔ بن فلان بود، از طایفه بنی عبدالدار ، سالار سواران عجم خرزاد پسر خرهرمز بود. جنگی سخت شد که مسلمانان نظیر آن را ندیده بودند ، تیرها را تمام کردند ، نیزهها شکسته شد و به شمشیرها و تبر زبنها متوسل شدند.
صفحه ۱۸۳۰تاریخ طبری ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، جلد پنجم، چاپ پنجم- ۱۳۷۵، ناشر اساطیر.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.